ریرا قایق نبود. یک تکه روزنامه بود. یک روز آفتابی موقع قدم زدن، از دکهٔ روزنامه فروشی خریده بودمش ... #قصه #داستان #نابینا #کودک #نونهال #خواب_آور #مهربانی #خورشید #تابستان #حیوانات #شادی #آموزنده #جنگل #سرسبز #خواب #شب #شبانه #مادر #قصه_گویی #داستان_خوانی #فارسی #ایرانی #نوجوان persian #iranian #kids#