saadia / سعدیا

بوی گل و بانگ مرغ برخاست-غزل 44


Listen Later

موسیقی: کریستف رضاعی|

برخاست: در هوا پیچید| صحرا: باغِ بیرون شهر| فَرّاش: کسی که فرش و بساط را پهن می‌کند، به معنای«جاروب‌کِش» و در معنای مطلق «مأمور نظافت» بی کار رفته| وَرَق‌بیاَفشانْد: برگ درختان را ریخت و پراکنده کرد| نقّاش صبا: [تشبیه صریح] نقاش بودنِ صبا از این اینجاست که گل‌های رنگارنگ را می‌شکوفاند| سَرِ(چیزی)بودن: میلِ چیزی داشتن| تَفَرُّج: گردش، گشت و گذار| نَهی است: آن را منع کرده‌اند| صُنْع: آفرینش| بی‌چون: در اینجا به صورت اسم به کار رفته.«خدای‌بی‌چون» خدایی که ذات و صفات و افعالِ او به وصف درنمی‌آید| چَشمِ چپ: چشمی که سمت چپ است(کنایه از چشم بد‌بین)| مُهرِمِهر: نقش و نشان عشق| در وی نگرفت: در او اثر نکرد| خارا: نوعی سنگِ بسیار سخت. در اینجا کنایه از (انسان بی‌عاطفه)| تَر و خُشک: کنایه از «همه‌چیز»| بی‌حساب: بی‌شمار| رای: اندیشه| وَرطه: در اینجا یعنی «گرداب». در چاپ یغمایی«غرقه» آمده| آسوده: در اینجا اسم است، شخصِ آسوده| کنار: ساحل 

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

saadia / سعدیاBy farshad shahri