کواک! کواک! کواک! مامان اردک و دو تا بچه‌اش توی آبگیر شنا می‌کردن. مامان به بچه‌اش گفت: «عسل، باید به من نزدیک‌تر باشی. چرا اینقدر دور رفته‌ای؟»
 
<a href="https://ketabak.org/e95j4" target="_blank" rel="noopener noreferrer">داستان از مادرت دور نشو</a>
 
<a href="https://ketabak.org/e95j4" target="_blank" rel="noopener noreferrer">https://ketabak.org/e95j4</a>

کواک! کواک! کواک! مامان اردک و دو تا بچه‌اش توی آبگیر شنا می‌کردن. مامان به بچه‌اش گفت: «عسل، باید به من نزدیک‌تر باشی. چرا اینقدر دور رفته‌ای؟» داستان از مادرت دور نشو https://ketabak.org/e95j4

کواک! کواک! کواک! مامان اردک و دو تا بچه‌اش توی آبگیر شنا می‌کردن. مامان به بچه‌اش گفت: «عسل، باید به من نزدیک‌تر باشی. چرا اینقدر دور رفته‌ای؟»
 
<a href="https://ketabak.org/e95j4" rel="noopener noreferrer">داستان از مادرت دور نشو</a>
 
<a href="https://ketabak.org/e95j4" rel="noopener noreferrer">https://ketabak.org/e95j4</a>

داستان از مادرت دور نشو

آوای کتابک، بخشی از فعالیت‌های پایگاه ترویج خواندن کتابک است که کار خود را به مناسبت دوازده‌امین سالگرد راه‌اندازی این نهاد آغاز کرده است.

Share داستان از مادرت دور نشو

Sign up to save your podcasts

داستان از مادرت دور نشو

داستان از مادرت دور نشو