شب نخست | یادگار گرامیصدایی می آید:یا مظلوم! شن و شن ریزه، خار و خیزران، نی و نخل، قطره قطره آب فرات، زمین، آسمان، پولکهای نقره نشان می نالند:یاحسین!خورشید، سربرهنه، رنگ پریده و آشفته، قد میکشد و با نیم نگاه خمارش، همه دشت را می کاود. صبح، صبحِ صادق است. صبحِ روز دهم ... عاشورا!اینجا کربلا ست. کرب و بلا! وادی رنج و اندوه. نینوا ست این جا. بیابانی خشک و غریب و غمزده و تا چشم کار می کند ماهوروار رمل است و ریگ و خار مغیلان؛ و آسمانی صاف و نرمه بادی گرم از تف خورشید.اینک پادکست «هان! تشنه لبان» تهیه شده در گروه پادکستهای همیشهدرمیان حمایت شده از سوی «هایوب» Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.