جنون‌واره‌های ذهن دیگری

هنوز


Listen Later

ثانيه ها لج كردن
زل زدن به چشمام
عقربه ها یه قدم میرن جلو و سه قدم برمیگردن به عقب
توهم وقتی تنهایی همینطوری
ثانیه ها باهات لجن؟
با چشمای بسته منتظرم برسی
چشامو باز میکنم
نگاهمون توی هم قفل میشه
وقتی بی دفاع بدون هیچ مرزی
حرفاتو پشت هم ردیف میکنی
دست خودم نیس
بی قید و شرط غرق میشم
غرق حقیقتی که انگار سینه امو شکافتی
و با دستای خودت به قلبم نشون دادی
خودمو تسکین میدم دنبال یه دوایی
که زخمای روی سینمو ببندم
شاید هنوز آماده همه تو نبودم.
برمیگردم و دیگه اینجا نیستی
چشمامو میبندم میزارم
خیالت توی ذهنم قدم بزنه
حداقل دیگه توی ذهنم ، میدونم
حوالی کدوم خیابون
کدوم کوچه
میتونم دوباره ببینمت
مگه زمان قرار نبود درمان من باشه یادته
خودت میگفتی یکم بگذره
همه چیز درست میشه؟
چرا پس هرچی میگذره بیشتر اینجایی زنده تر از عکسات میتونم ببینمت
دنبال خراشای جمجمه ام میگردم
تا یه راه از بینشون پیدا کنم
و فکرتو دربیارم و بزارم یه گوشه
اخه خودت گفتی بهتره نبینیم همو
چرا پس لش کردی گوشه ذهنم
و هیچ جا نمیری
یکم بعد دراز کشیدم
داشتم فرو میرفتم توی تخت
یه تصویرای مبهم
از جلوی چشمم رژه میرفت
چشامو ریز کردم که یه چیزی ببینم
نه هیچی فقط صدای پچ پچ
اول دونفر حالا یکی اضافه شد
کلافم میکنه
میخوام از جام پا شم ولی
هرچی تلاش میکنم نه
بیشتر میرم پایین تر
صدای باز شدن در میاد
دارم داد میزنم
چرا نمیشنوی
نه فقط لبام تکون میخوره
حتی خودمم نمیشنوم
اینجا دیگه کجاست
چراغ خاموش و در بسته شد
یکم اینجا زیادی تاریکه
انگار دارم جابجا میشم
فاصلمو از زمین حس میکنم
بالا بالا بالاتر
ولی
نه سقف خونه من انقدرام بلند نیست
انگار دارم پَرت میشم
تنها چیزی که میشنوم صدای قلبمه
انگار میدونه خودش میدونه الان
باید انقد تند بزنه که از کار بیوفته
بالاخره شد
جمجمم داره تَرک میخوره
تیکه تیکه میشه
بِپا از توی ذهنم نیوفتی بیرون ازین بالا
خطرناکه یه کاریت میشه
خودم مراقبتم
خون روی تنم راه میره
اینجا زیادی تاریکه
نه چشام دیگه باز نمیشن
جسدم داره سرد میشه
ولی هنوز نمیدونم کجام
کافیه که هنوز پیش همیم.
...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

جنون‌واره‌های ذهن دیگریBy Amir Peimanfard