
Sign up to save your podcasts
Or


سوتلانا آلکسیویچ برای نوشتن این کتاب، سالها به دیدار زنانی رفت که در جنگ جهانی دوم، در ارتش شوروی جنگیده بودند؛ نه فقط بهعنوان پرستار یا آشپز، بلکه بهعنوان تکتیرانداز، خلبان، چریک و بیسیمچی.
او با ضبطصوت به خانهی آنها می رفت، روزهایی را در کنارشان می گذراند، با آنها چای می نوشید، دربارهی زندگی معمولی حرف میزد، دربارهی دستور پخت غذا، مدل مو و نوههایشان. تا کمکم خاطراتی را بشنود که سالها در سکوت مانده بودند. بعضی از این زنان سالها سکوت کرده بودند، بعضی از گفتن آن خاطرات میترسیدند یا خجالت میکشیدند. اما آلکسیویچ گوش میداد، بدون قضاوت، بدون عجله. گاه مصاحبهها با اشک و سکوت همراه بود، گاه با انکار، گاه با تردید در اینکه آیا میشود "آن چیزها" را گفت؟
او بارها با مقاومت اطرافیان، همسران، یا حتی خود زنان مواجه شد؛ کسانی که نمیخواستند آنچه زنانه، شخصی، یا شرمآور تلقی میشد، گفته شود. اما همین لحظات تردید، فرار، و در نهایت، اعتراف، جوهر کار آلکسیویچ را شکل داد.
روایتها با ضبطصوت ثبت شدند، اما صیقل داده نشدند؛ آلکسیویچ تلاش کرد صدای خام، صادق و انسانی را نگه دارد؛ نه صدای آرایششدهی تاریخ رسمی. او تاریخ را نه از دل اسناد رسمی، بلکه از زبان کسانی بیرون کشید که جنگ را با تن و جانشان زندگی کرده بودند. همین گوش دادنِ انسانی و صبورانه، ستون اصلی این کتاب است — کتابی نه درباره جنگ بلکه دربارهی انسان در جنگ، آنگونه که بر تن و روان انسانها نشسته است.
در این اپیزود، به نقد کتاب "جنگ، چهره زنانه ندارد" از سوتلانا الکسیویچ که در ایران با ترجمه عبدالمجید احمدی و توسط نشر چشمه منتشر شده ، پرداخته شده است.
نام روسی کتاب:
У войны не женское лицо
نام انگلیسی کتاب:
Unwomanly Face of War
By Hoogle castسوتلانا آلکسیویچ برای نوشتن این کتاب، سالها به دیدار زنانی رفت که در جنگ جهانی دوم، در ارتش شوروی جنگیده بودند؛ نه فقط بهعنوان پرستار یا آشپز، بلکه بهعنوان تکتیرانداز، خلبان، چریک و بیسیمچی.
او با ضبطصوت به خانهی آنها می رفت، روزهایی را در کنارشان می گذراند، با آنها چای می نوشید، دربارهی زندگی معمولی حرف میزد، دربارهی دستور پخت غذا، مدل مو و نوههایشان. تا کمکم خاطراتی را بشنود که سالها در سکوت مانده بودند. بعضی از این زنان سالها سکوت کرده بودند، بعضی از گفتن آن خاطرات میترسیدند یا خجالت میکشیدند. اما آلکسیویچ گوش میداد، بدون قضاوت، بدون عجله. گاه مصاحبهها با اشک و سکوت همراه بود، گاه با انکار، گاه با تردید در اینکه آیا میشود "آن چیزها" را گفت؟
او بارها با مقاومت اطرافیان، همسران، یا حتی خود زنان مواجه شد؛ کسانی که نمیخواستند آنچه زنانه، شخصی، یا شرمآور تلقی میشد، گفته شود. اما همین لحظات تردید، فرار، و در نهایت، اعتراف، جوهر کار آلکسیویچ را شکل داد.
روایتها با ضبطصوت ثبت شدند، اما صیقل داده نشدند؛ آلکسیویچ تلاش کرد صدای خام، صادق و انسانی را نگه دارد؛ نه صدای آرایششدهی تاریخ رسمی. او تاریخ را نه از دل اسناد رسمی، بلکه از زبان کسانی بیرون کشید که جنگ را با تن و جانشان زندگی کرده بودند. همین گوش دادنِ انسانی و صبورانه، ستون اصلی این کتاب است — کتابی نه درباره جنگ بلکه دربارهی انسان در جنگ، آنگونه که بر تن و روان انسانها نشسته است.
در این اپیزود، به نقد کتاب "جنگ، چهره زنانه ندارد" از سوتلانا الکسیویچ که در ایران با ترجمه عبدالمجید احمدی و توسط نشر چشمه منتشر شده ، پرداخته شده است.
نام روسی کتاب:
У войны не женское лицо
نام انگلیسی کتاب:
Unwomanly Face of War