
Sign up to save your podcasts
Or
▨ شعر: در این سرای بیکسی کسی به در نمیزند
▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج
▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج
▨ موسیقی: قطعهی «تنها» از حسام ناصری و سامان صمیمی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــ
درین سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمیزند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمیزند
نشستهام در انتظارِ این غبارِ بیسوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند
گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمیشود
که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند
چه چشم پاسخ است از این دریچههای بستهات؟
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمیزند
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمیزند
▨ شعر: در این سرای بیکسی کسی به در نمیزند
▨ شاعر: هوشنگ ابتهاج
▨ با صدای: هوشنگ ابتهاج
▨ موسیقی: قطعهی «تنها» از حسام ناصری و سامان صمیمی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــــــ
درین سرای بی کسی، کسی به در نمیزند
به دشتِ پُرملال ما پرنده پَر نمیزند
یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمیکُند
کسی به کوچه سارِ شب درِ سحر نمیزند
نشستهام در انتظارِ این غبارِ بیسوار
دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمیزند
گذرگهی است پُر ستم که اندر او به غیر غم
یکی صلای آشنا به رهگذر نمیزند
دل خراب من دگر خرابتر نمیشود
که خنجر غمت از این خرابتر نمیزند
چه چشم پاسخ است از این دریچههای بستهات؟
برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمیزند
نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسی تبر نمیزند