Paragraph | پادکست پاراگراف

Paragraph | پادکست پاراگراف episodes:

• 09.30.2021

  قسمت ۵۴ - فقر فرهنگی

  همیشه وقتی صحبت فقر فرهنگی به میان می‌آید یاد آن متن کوتاهی می‌افتم که گفته بود:‌ «فقر فرهنگی یعنی چند دندان طلا در دهانت داشته باشی اما حتی یک دانه کتاب هم در کتابخانه‌ات نباشد.»

  
• 09.23.2021

  قسمت ۵۳ - مدرسه

  مدرسه‌ای که قراره بسازم از این‌ که بزاره بچه‌ها با هم ارتباط داشته باشن نمی‌ترسه. بچه‌ها رو می‌ذاره جلوی همدیگه و ازشون می‌خواد با هم حرف بزنن و صحبت کنن که مشکلاتشون رو حل کنن.

  
• 09.16.2021

  قسمت ۵۲ - تولد

  وقتی بچه بودیم، همیشه یک سوال پای ثابت چیستان‌هایمان بود: «اگر ادیسون نبود، چی می‌شد؟» بعد هم خودمان جواب می‌دادیم: «هیچی. یک نفر دیگر برق را اختراع می‌کرد.»

  
• 09.09.2021

  قسمت ۵۱ - سالمندی

  یک نفر توئیت کرده بود که در هواپیما با زنی پنجاه ساله همسفر شده که برای یک هفته سفر می‌کرد تا عشق قدیمی‌اش را ببیند. همانی که بیست و پنج‌سال پیش می‌خواست و نشد.

  
• 09.02.2021

  قسمت ۵۰ - خانواده

  خانواده یک چیز خیلی عجیب است. چه آن خانواده کوچکی که داریم و از چند نفر تشکیل شده چه آن خانواده بزرگمان که کل ایل و تبار را دربرمی‌گیرد.

  
• 08.26.2021

  قسمت ۴۹ - نفرت و رنج‌هایش

  نفرت رنج‌آور است و بهترین داستانی هم که می‌تواند رنج‌های نفرت را بیان کند، همان داستان سیب‌زمینی‌های درون کیسه است. داستان از این قرار است

  
• 08.19.2021

  قسمت ۴۸ - انسان‌دوستی

  یکی نوشته بود: «جوانان خارج‌نشینی که پدر و مادرتان ایرانند و نگرانشان هستید، من می‌توانم کمکتان کنم. از خرید کردن گرفته تا رساندن به بیمارستان و ...»

  
• 08.12.2021

  قسمت ۴۷ - جوانی

  دارم فکر می‌کنم شاید آن‌قدرها هم بد نباشد اگر بعضی‌هایی باشند که ذهنشان جور دیگری دنیا را ببیند. شاید آن‌قدرها هم بد نباشد که کله‌هایمان بوی قرمه‌سبزی بدهد

  
• 08.05.2021

  قسمت ۴۶ - تحری حقیقت

  قبل‌ترها، مطمئن بودیم که مرکز جهان ماییم و همه به دور ما می‌گردند. یکی دو نفری که دلشان نمی‌خواست این سخن را از پدرمادرهایشان قبول کنند، چیزهای دیگری متوجه شدند: ما مرکز جهان نیستیم

  
• 07.29.2021

  قسمت ۴۵ - عدالت اقتصادی

  قصد ندارم مسخره کنم، فقط می‌خواهم بگویم این اتفاقی است که در چنین حکومت‌هایی رخ می‌دهد. همان‌هایی که به برابری اعتقاد دارند اما به عدالت نه.

  
• 07.22.2021

  قسمت ۴۴ - جنسیت و کلیشه‌ها

  حالا شاید کسی یادش نیاید که اولین مردی که گریه کرد و احساساتش را بروز داد و خالی شد چه کسی بود، اما هربار وقتی می‌بیند مردی حسش را بیرون می‌ریزد، می‌خندد. این را می‌دانم.

  
• 07.15.2021

  قسمت ۴۳ - بحران و پیروزی

  ولی من می‌گویم پیروزی بعد از بحران یک‌باره از در تو نمی‌آید. بیشتر شبیه این است که پیروزی، می‌خواهد پایش را از لای در بیاورد تو، اما در با تمام شدت می‌خورد بهش.

  
• 07.08.2021

  قسمت ۴۲ - بی‌خانمانی

  وقتی داستان زندگی ملاله را می‌خواندم، این چیزها به نظرم مهم و جالب آمد. او کشورش را دوست داشت و عاشقانه برایش مبارزه کرد. اما در آن کشور، دیگر نمی‌توانست امنیت داشته باشد.

  
• 07.01.2021

  قسمت ۴۱ - تاریخ و تاریخ‌نویسی

  تاریخ را همیشه برندگان می‌نویسند. ملتی که تاریخ نخواند محکوم به تکرار دوباره آن است و ...

  
• 06.24.2021

  قسمت ۴۰ - جهانی شدن

  این جهانی شدن می‌تواند چیزهای بهتری هم همراه خودش بیاورد. ما می‌توانیم مرزهای میان‌ خود را برداریم. مرزهایی که سال‌ها باعث درگیری و جنگ بودند.

  
• 06.17.2021

  قسمت ۳۹ - تکنولوژی‌های نو

  ما آن نسلی بودیم که همه‌ چیز را با سرعتی باورنکردنی دیدیم. باورنکردنی در این حد که در عرض چند سال همه چیز آن‌چنان متحول شد که تکنولوژی‌های قبلش، مسخره به نظر می‌رسیدند.

  
• 06.10.2021

  قسمت ۳۸ - انتقام

  اصلا و ابدا نیامدم اینجا که از مزایای انتقام نگرفتن بگویم. اتفاقا برعکس، می‌خواهم تجربه‌ام را بگویم. این‌که چرا به نظرم انتقام‌‌گرفتن لذت‌بخش است.

  
• 06.03.2021

  قسمت ۳۷ - موفقیت

  موفقیت، آه، ای موفقیت زیبا. هیچ می‌دانی که تو غایت آمال و آرزوی ما آدمیان هستی؟

  
• 05.27.2021

  قسمت ۳۶ - خشونت؛ چرا؟

  چند وقت پیش، آن زمان‌ها که استاتوس گذاشتن مد بود، یکبار نوشته بودم: «وقتی داد می‌زنی، فقط صدات شنیده می‌شود، نه حرفت!» همه به‌به و چه‌چه می‌کردند، یک نفر پیدا نشد بگوید تو که اینقدر خوب لالایی می‌خوانی، چرا خودت...

  
• 05.20.2021

  قسمت ۳۵ - هنر و جامعه

  اگر یک چوب جادویی داشتید، دلتان می‌خواست با آن چه کاری انجام دهید؟ حتما کلی ایده جذاب دارید. من اگر بودم، دلم می‌خواست بعضی چیزها را عوض کنم.

  
• 05.13.2021

  قسمت ۳۴ - دوست

  چشم‌هایم چیزهایی می‌دید. برق‌هایی که ناگهان می‌درخشیدند و ناپدید می‌شدند. درست همان‌‌طور که صبح از خواب بیدار می‌شویم و از فکر روزی که قرار است پیش رو داشته باشیم، یک خوشحالی سر تا پایمان را می‌گیرد. فکر این‌که قرار است...

  
• 05.06.2021

  قسمت ۳۳ - انتخاب

  می‌خواست پیشنهاد بدهد که «بیا، انتخابات نزدیک است. بیا برویم کاندید شویم و برای خودمان رای جمع کنیم. کلی مزیت دارد و بعدش می‌توانیم فلان کنیم و چنان»

  
• 04.29.2021

  قسمت ۳۲ - صلح عمومی

  می‌گه: صلح عمومی چیه؟ بابا این آدمایی که من می‌بینم امکان نداره تکونی به خودشون بدن. درست بشو نیستن. تو هم الکی وقت‌ات رو تلف نکن. به زندگی‌ات برس. خوش بگذرون. برو دنیا رو ببین. چه کاریه آخه؟

  
• 04.22.2021

  قسمت ۳۱ - طبیعت زیبا

  امروز می‌خواهیم برویم سراغ نشانه‌هایی که می‌گویند دنیا بهترشده است...

  
• 04.15.2021

  قسمت ۳۰ - مشورت

  چی؟ با من موافق نیستید؟ یعنی می‌گویید زندگی با تکنولوژی و البته مشورت در کنارش، خوبی‌هایی هم دارد؟ خب، من آماده‌ام که بشنوم. نام ببرید.

  
• 04.08.2021

  قسمت ۲۹ - آزادی

  می‌دانید که هربار صحبت از آزادی می‌شود، هرکسی یک چیزی می‌گوید. ساده‌ترین و معمول‌ترینش این است که آزادی یعنی هرکس، بتواند هرکاری را که دوست دارد انجام دهد اما به شرطی که به دیگران آسیب نرساند.

  
• 04.01.2021

  قسمت ۲۸ - آداب و رسوم

  عید اومد و باز سیزده بدر شد. سیزده بدر و سیزده بدر شد.

  
• 03.25.2021

  قسمت ۲۷ - سفر

  سفرنامه می‌خواندم. نوشته بود فقر آن تصویر گوگولی بچه‌های سیاه‌پوست در حال بازی و خنده و رقص نیست. فقر همراه خودش گرسنگی می‌آورد و ناامنی. او این را در خیابان‌های آفریقا فهمیده بود. جایی که همیشه و در تصور همه...

  
• 03.18.2021

  قسمت ۲۶ - روز از نو

  این‌بار شما بگویید که چطور درباره عید نوروز و سال جدید و این‌ها حرف بزنیم، اما کلیشه‌ای نباشد. یعنی نرویم سراغ امید الکی بخشیدن به آدم‌ها آن هم با استناد به این‌که حالا که قرار است سال نو شود، همه...

  
• 03.11.2021

  قسمت ۲۵ - پیشرفت و ترقی زنان

  به خاطر کاری که انجام می‌دهم، هر روز کلی کتاب می‌بینیم که دستور العمل می‌دهند برای موفقیت و پیشرفت. همه هم یک حرف را می‌زنند. یکی با رنگ و لعاب بیشتر و کلمات قلمبه سلمبه‌تر، یکی هم با زبان ساده‌تر...

  
• 03.04.2021

  قسمت ۲۴ - برو کار می‌کن

  یکی از قسمت‌های سریال فرندز هست که همه‌گی درباره‌ کارشان صحبت می‌کنند. یکی باید برای کار برود یک شهر دیگر و نمی‌تواند شب کریسمس را با خانواده‌ و دوستان‌اش باشد. بعد می‌گوید: «خب همه آدم‌ها از کارشان متنفرند و من...

  
• 02.25.2021

  قسمت ۲۳ - شجاعت

  وقتی بچه بودیم، شجاعت را برایمان این‌طور معنا می‌کردند: تاریکی، حیوانات، معلم‌های بداخلاق مدرسه، امتحان و تهدیدهای عجیب غریب معلم‌ها، آمپول و هزارتا چیز دیگر، ترس ندارد. اتفاقا اگر الان هم سراغ روان‌شناس برویم و بگوییم از این‌ها می‌ترسیم، ما...

  
• 02.18.2021

  قسمت ۲۲ - تربیت کودکان

  یه بار جایی خوندم: «موسیقی بد مثل پفکه. به بچه‌هایمان پفک ندهیم.» بعد هزارتا فکر به سرم زد. اولین‌اش این بود که ابتذال می‌تونه همه‌جا، حتی در موسیقی که غذای روح هست، جا بگیره. فکر بعدی این بود که چطوری...

  
• 02.11.2021

  قسمت ۲۱ - تفاوت‌ها

  حقیقتش اینه که من فکر می‌کنم نتیجه هر موضوعی بستگی داره به نوع نگاه و عمل ما؛ و اون نوعی که ما به چیزها معنا می‌دیم. مثلا همین تفاوت‌ها. تفاوت توی هرچیزی هرچی که فکر کنید، از زبان و نژاد...

  
• 02.04.2021

  قسمت ۲۰ - مهاجرت

  چرخیدن لابه‌لای صفحه‌های اینترنت و خواندن نوشته‌های بعضی‌هایی که قلم‌شان یا صاحب قلم‌شان را دوست دارم، یکی از تفریحات من است. احتمالا یکی از تفریحات شما هم هست. چند روز پیش من یکی از این نوشته‌ها را خواندم: «مُنتهای آرزویم...

  
• 01.28.2021

  قسمت ۱۹ - کتاب و کتاب‌خوانی

  ویکتور هوگو گفته است انسان‌هایی خوشبخت هستن که کتاب‌های خوب می‌خوانند یا دوستان اهل کتاب دارند. جالبه نه؟ بعد از خوندن این گفته‌‌ ویکتور هوگو فوری به ذهنم رسید من به عنوان پدر یا مادر چطوری می‌تونم خوشبختی رو به...

  
• 01.21.2021

  قسمت ۱۸ - ادیان

  پنجاه و سه چهارهفته پیش بود که دوتا موشک حواله هواپیمایی کردند که از ایران می‌رفت. تویش جوان بود، پیر هم بود. زن بود، مرد هم بود، دختر بود، پسر هم بود، بچه بود، بزرگ هم بود. توی هواپیما تازه...

  
• 01.14.2021

  قسمت ۱۷ - زندگی شیرین است

  می‌گفت «زندگی حتی با همه خوشی‌هایش به آن یک لحظه غم‌اش نمی‌ارزد. آن لحظه که کسی را از دست می‌دهی، یا تنهایی، یا خستگی امان‌ات را بریده است.» خب، این‌که موقع غم‌ها آدم تحمل‌اش از برگ گل سرخ هم کمتر...

  
• 01.07.2021

  قسمت ۱۶ - هویت از پیش تعیین شده

  شما بئاتریس را می‌شناسید؟ بئاتریس دخترکی بود که هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کرد. او همیشه مرتب و منظم بود. ساندویچ‌هایش به یک اندازه کره و مربا داشت. هرشب یک برنامه داشت که در آن شیرین‌کاری انجام می‌داد و جایزه می‌گرفت. اما خب...

  
• 12.31.2020

  قسمت ۱۵ - فقر

  دیدن فقر از پشت صفحه‌ تلویزیون یک چیز است و لمس کردن‌اش یک چیز. دیدن فقر از پشت تلویزیون، صحنه‌های رقصیدن میان خیابان‌های خاکی و خنده‌های از ته دل چند تا کودک است و لمس کردن‌اش، گرسنگی کشیدن‌های مدام. دیدن...

  
• 12.24.2020

  قسمت ۱۴ - خرید کمتر؛ زندگی بهتر

  بیایین با هم یه کارتونیست رو در نظر بگیریم که خلاقه و دغدغه‌های اجتماعی هم داره. او میاد و می‌شینه فکر می‌کنه چطور با ابزارم که ممکنه قلم‌مو و رنگ باشه یا خودکار یا خودنویس یا هر چیز دیگه، حرفم...

  
• 12.17.2020

  قسمت ۱۳ - وفاداری

  نه در این عالم دنیا که در آن عالم عقبی ، همچنان بر سر آنم که وفادار تو باشم می‌توان از این زیبا‌تر، در وصف وفا چیزی پیدا کرد؟ بی‌ راه نیست که سعدی را استاد سخن لقب داده‌اند. تو این...

  
• 12.10.2020

  قسمت ۱۲ - حقوق بشر

  با یک سرچ ساده و دم‌دستی در گوگل، می‌توانیم ببینیم که برای حقوق بشر چه چیزی نوشته است: اساسی‌ترین و ابتدایی‌ترین حقوقی که هر فرد به‌طور ذاتی، فطری و به صِرف انسان بودن از آن بهره‌مند می‌شود. این حقوق دارای...

  
• 12.03.2020

  قسمت ۱۱ - پیش به‌سوی سیاره‌ بعدی

  «وقتی از محیط زیست حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟» کم کم این سوال باید جای سوال معروف شکسپیر، «بودن یا نبودن؟ مساله این است» را بگیرد. خیلی‌ها ممکن است فکر کنند توضیح واضحات درباره‌ محیط زیست دادن کار بیهوده‌ای هست...

  
• 11.26.2020

  قسمت ۱۰ - عبدالبهاء

  یک کوچه پایین‌تر از مدرسه ما، خانه‌ای بود که صاحبش جلوی در ورودی‌اش بوته رزی کاشته بود. بوته پر از رزهای کبود بود. از کبودی به سیاهی می‌زدند و برایمان تازگی داشتند. خوب می‌دانستم که کندن گل‌ها درست نیست اما...

  
• 11.19.2020

  قسمت ۹ - عدالت

  هرچند هنوز هر گوشه‌ را نگاه کنی پر از درد و رنج است، اما کم‌کم آدم‌ها دارند یاد می‌گیرند چه کار کنند. می‌دانید که قدیم‌ترها، سیاه‌ پوستان تو خیلی از جاهای دنیا برده بودن؛ اما تو خیلی از همون‌ جاها...

  
• 11.12.2020

  قسمت ۸ - سکوت ترسناک

  دنیا عجب بزرگ است. هر کس دستش برسد می‌تواند هرجایی که بخواهد یک شبکه داشته باشد که حرف‌هایش را بزند. یعنی هرکسی می‌تواند یک رسانه داشته باشد؛ یک نفر کتاب می‌نویسد. یکی آواز می‌خواند. یک نفردیگر حرف‌هایش را در یک...

  
• 11.05.2020

  قسمت ۷ - فضای مجازی

  تا چند وقت قبل از این که تبدیل بشوم به آدمی که به اینستاگرام رفتن معتاد است، از فیسبوک دل نمی‌کندم. بهتر بلد بودمش و یک بهانه‌ خیلی مهم داشتم. مردم هنوز نامزدی و عروسی‌شان را توی فیسبوک خبر می‌دادند....

  
• 10.29.2020

  قسمت ۶ - آرزوها

  چندسال پیش سرکارم توی کتاب‌فروشی نشسته بودم. خلوت بود. مگس می‌پراندیم. دوست صاحب‌مغازه آمده بود. می‌خواستند به یه مناسبتی یه ویدیو بگیرند از خودشان و درباره‌ آرزوهایشان صحبت کنند. یک نفر از آرزوهایش صحبت کرده بود و آن‌ها داشتند فکر...

  
• 10.22.2020

  قسمت ۵ - زندگی شگفت‌انگیز

  او زندگی شگفت‌انگیزی دارد. این جمله را توی سریالی شنیدم و حالا چند روز است که این فکر ذهنم را درگیر خودش کرده است. که یک نفر آدم باید چکار کند تا زندگی‌اش شگفت‌انگیز باشد؟ یعنی چطور می‌تواند به آن...