Radio.BIDAR.ca

پادکست شماره ۱۰۱ رادیو بیدار: اهمیت حضور در کامیونیتی های استارتاپی در موفقیت کارآفرینان – حامد حامدیان


Listen Later

اهمیت حضور در کامیونیتی های استارتاپی در موفقیت کارآفرینان

توسط: حامد حامدیان (https://www.linkedin.com/in/hamedhamedian/)
Entrepreneur and Startup community builder

 

اهمیت کامیونیتی‌های استارتاپی در موفقیت کارآفرینان ایرانی کانادا

بر اساس گفت‌وگوی رادیو بیدار با حامد حامدیان – اپیزود ۱۰۱

معرفی مهمان برنامه

در اپیزود ۱۰۱ رادیو بیدار، میزبان حامد حامدیان بودیم؛ کارآفرین و استارتاپ کامیونیتی بیلدر با بیش از ده سال تجربه در حوزه اکوسیستم استارتاپی ایران و کانادا.

او فعالیت حرفه‌ای خود را از پارک فناوری پردیس و مجموعه سراوا آغاز کرد و در ادامه با راه‌اندازی استارتاپی در حوزه هوش مصنوعی و کشاورزی هوشمند، مسیر کارآفرینی‌اش را ادامه داد. پس از چند سال فعالیت در ایران، با هدف بین‌المللی‌سازی کسب‌وکار به کانادا مهاجرت کرد و اکنون در شهر تورنتو شرکت خود را توسعه می‌دهد.

چرا کامیونیتی استارتاپی اهمیت دارد؟

حامدیان در این گفتگو تأکید کرد که حضور فعال در کامیونیتی‌های استارتاپی، نقشی کلیدی در موفقیت کارآفرینان دارد. برخی از مهم‌ترین مزایا عبارت‌اند از:

  • شبکه‌سازی (Networking): ایجاد ارتباط با سرمایه‌گذاران، منتورها و هم‌تیم‌ها.
  • اشتراک دانش و تجربه: یادگیری از دیگر کارآفرینان و انتقال تجربه‌های شکست و موفقیت.
  • منتورشیپ و حمایت عاطفی: کمک اعضای باتجربه به تازه‌واردها و ایجاد انگیزه در مسیر پرچالش استارتاپی.
  • اعتبارسنجی ایده‌ها (Validation): دریافت بازخورد واقعی و بررسی امکان‌پذیری ایده‌ها پیش از ورود به بازار.
  • دسترسی به منابع (Resources): بهره‌گیری از منابع مالی و غیرمالی از طریق همکاری‌های جمعی.
  • تجربه فاندرز گپ (Founders Gap)

    یکی از پروژه‌های موفق حامدیان در کانادا، فاندرز گپ است؛ یک کامیونیتی داوطلبانه که با همراهی دیگر کارآفرینان ایرانی شکل گرفت.

    اهداف این گروه شامل موارد زیر است:

    • ایجاد فضایی برای هم‌افزایی و یادگیری جمعی.
    • برگزاری ایونت‌ها و جلسات برای معرفی فرصت‌های استارتاپی.
    • توسعه شبکه کارآفرینان ایرانی در کانادا.
    • گسترش کامیونیتی در سطح ملی و بین‌المللی با رویکرد چندفرهنگی (Multicultural).
    • ویژگی‌های یک کامیونیتی قوی

      به گفته حامدیان، یک کامیونیتی استارتاپی موفق باید شامل المان‌های زیر باشد:

      1. ارزش‌ها و ویژن مشترک میان اعضا.
      2. ارتباطات آزاد (Open Communication) برای تسهیل گفتگو.
      3. حمایت متقابل در سطح فردی و جمعی.
      4. تنوع فرهنگی و شمول‌پذیری (Diversity & Inclusion).
      5. فرصت‌های یادگیری، شناسایی و پاداش (Recognition & Rewards).
      6. اشتراک‌گذاری منابع و همکاری‌های مشترک.
      7. اثرگذاری اجتماعی و اقتصادی در اکوسیستم استارتاپی کشور میزبان.
      8. پیام پایانی برای کارآفرینان

        در پایان این مصاحبه، حامدیان توصیه کرد:

        حتی در شرایط پرمشغله، کارآفرینان باید زمانی را به حضور در کامیونیتی‌ها اختصاص دهند. این تعاملات نه تنها مهارت‌ها و شبکه ارتباطی آن‌ها را تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند مسیر رشد استارتاپ را سریع‌تر و مطمئن‌تر کند.

        جمع‌بندی

        حضور در کامیونیتی‌های استارتاپی یک انتخاب اختیاری نیست، بلکه ضرورتی برای رشد و موفقیت هر استارتاپ است. نمونه‌هایی مانند فاندرز گپ نشان می‌دهد که کارآفرینان ایرانی در کانادا با هم‌افزایی و همکاری جمعی می‌توانند مسیر دشوار کارآفرینی را هموارتر کنند.

         

         

         

         

         

        شرح گفتگو

        رادیو بیدار:

        با سلام و احترام به همه ی همراهان گرامی. با اپیزود صدویکم رادیو بیدار با شما هستیم. در این پادکست با حامد حامدیان مصاحبه ای داشتیم در مورد تجربه های حضور در کامیونیتیهای استارتاپی و دلایل اهمیت آن که با هم می شنویم.

        رادیو بیدار:

        سلام خدمت همه دوستان. خیلی خوشحالم که در اپیزود شماره صدویک رادیو بیدار در خدمت دوست عزیز حامد حامدیان هستیم. یک کارآفرین و استارت آپ کامیونیتی بیلدر، سازنده کامیونیتی استارتاپی ها و با این موضوع که اهمیت حضور در کامیونیتی استارتاپی در موفقیت کارآفرینان چجوری هست و بتونیم که در این زمینه از تجربیاتشون استفاده بکنیم و بعدش هم که به پرسش و پاسخ برسیم. حامد جان خیلی خیلی خوش آمدید. خیلی ممنون که دعوت رو قبول کردید. بفرمایید.

        حامد حامدیان:

        سلام و درود خدمت شما محمد عزیز و گروه محترم بیدار. کانون برنامه نوسازی ایرانی کانادا. خیلی خوشحالم که من رو در این جمع پذیرفتین و ممنونم از دعوت تون. امیدوارم که امروز بتونیم گپ و گفت جذابی رو حول و حوش اهمیت کامیونیتی های استارتاپی برای موفقیت کارآفرینان به خصوص کارآفرینان ایرانی حاضر در کانادا، گپ و گفتی رو با هم داشته باشیم.

        رادیو بیدار:

        مرسی از شما تشکر. بفرمایید یه مقدمه ای از خودتون بگید و بعد بریم سراغ کارهایی که انجام دادید و بعد کامیونیتی استارتاپی.

        حامد:

        بله بله حتما. عرض کنم خدمتون که من حالا تا در واقع اعضای بیشتری جوین میشن یه مقدمه ای از خودم و اینکه چرا اصلا این موضوع رو انتخاب کردم برای رادیو بیدار- این اپیزود رادیو بیدار. فکری میکنم جوری که من خودمو معرفی میکنم به عنوان کامیونیتی بیلدر یا حالا فارسیشو بخوایم بگیم جامعه ساز استارتاپی. حالا خیلی فارسیش خوب در نمیاد ولی کامیونیتی بیلدر فکر میکنم معنی و مفهومشو میرسونه به اندازه کافی. و حالا کنارش که کار کارآفرینی انجام دادم خودم به عنوان startup founder یا بنیانگذار استارتاپ حوزه تکنولوژی فعالیت میکنم. دلیل اینکه اینجوری معرفی میکنم اینه که قبل از هر چیزی، هر جایی که من کار میکنم، هر سازمانی، هر نهادی که هست، بتونم ماهیت کارم رو یعنی اون جنس کاری که همیشه علاقه داشتم و الانم دارم انجام میدم رو بتونم برسونم. و فکر میکنم که این شده یک در واقع میشن یا یک ماموریتی برای مسیر حرفه ای من که همیشه این کامیونیتی رو به عنوان جایی که هم ازش یاد گرفتم و هم تا جایی که تونستم بهش برگردوندم همیشه با خودم داشته باشم و بتونم در واقع تو این بستر خودم رو رشد بدم و همین طور بتونم انتقال تجربه یا دانشی هم اگر بوده در اختیار بقیه اعضا قرار بدم. من در واقع بخوام معرفی تایم لاینی از رویدادهایی که جاهایی که مشغول به کار بودم و رویدادهای مهمی که در مسیر حرفه ام اتفاق افتاده برمیگرده تقریبا به حدود ده سال پیش در ایران، در پارک فناوری پردیس، ساختمان سراوا، جایی بود که من برای اولین بار با مفهوم استارت آپ آشنا شدم. و شانس این را داشتم که در کنار شرکت‌های بزرگ و افراد بزرگی که در واقع پیشگامان مفاهیم و موضوعات استارتاپی در ایران بودند، یاد بگیرم و همزمان با یادگیری تجربه کسب کنم. من کارم را در یک شتاب دهنده شروع کردم. از شتاب دهندگان مجموعه سراوا که کار حمایت و برگزاری برنامه های شتابدهی استارتاپی رو انجام می‌داد در ایران. خیلی اون موقع چیز جدیدی بود به این مفهوم فعلی شتاب دهنده‌ها، ونچر استودیوها یا در واقع استارت‌آپ فکتوری‌ها، اینوویشن فکتوری‌ها وجود نداشتن و حداقل در ایران مفاهیم جدیدی بود. خیلی همراه با آزمون و خطا بود. خیلی همراه با برنامه ریزی و در واقع بومی سازی دانشی بود که عمدتا حالا از سیلیکون والی اومده بود به ایران و ما سعی می‌کردیم که اون موقع‌ها این ادبیات و مفاهیم رو به صورت ایرانیزه شده به اصطلاح وارد کشور بکنیم و بتونیم مجموعه‌ای رو برای حمایت از استارت‌آپ ها راه‌اندازی کنیم. خب طی این سال‌ها من افتخار این را داشتم که با استارت‌آپ‌های زیادی کار کردم. یعنی از در واقع شکل‌گیری ایده‌هاشون تا رشدشون، گرفتن حمایتها، جذب سرمایه و در واقع مستقل شدن‌شون به عنوان یک کمپانی و ادامه مسیرشون همراهی کردم باهاشون. حالا چه به عنوان منتور، چه به عنوان پروگرام منیجر, چه به عنوان بیزینس دویلوپر, رول‌های مختلفی رو، کلاه‌های مختلفی رو سرم گذاشتم تا بتونم در واقع این مسیر پربیش و خم رشد استارت‌آپ‌ها رو به صورت دست اول ببینم و تجربه کنم. و بعد از اینکه این تجربیات رو کسب کردمبعد از چندین سال حالا که در واقع مجموعه شتاب دهنده های مجموعه سراوا در کارخانه نوآوری آزادی جمع شدند. به اندازه کافی فکر می‌کردم که در واقع توی مسیر حمایت از استارتاپ‌ها یادگیری داشتم که خودم به عنوان کارآفرین و به عنوان فاندر استارتاپ وارد گود بشم. که خب با بک گراند مهندسی که داشتم در، در واقع در دوران دانشگاه یک استارتاپی رو در حوزه کشاورزی و هوش مصنوعی راه اندازی کردیم. در ایران به همراه بقیه کوفانده ها که این موضوع هم دوباره در ایران جدید بود و استفاده از تکنولوژی، حالا هر نوع تکنولوژی در حوزه سنتی مثل کشاورزی خیلی کار جدیدی بود و حالا ما تونستیم در واقع پلتفرمی رو راه اندازی کنیم که با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای، کار پردازش تصویر و در واقع تشخیص مشکلات زمین‌های کشاورزی رو برای کشاورزان ایران و بعدا حالا در سراسر جهان انجام بدیم. حالا سراسر جهان که می‌گم منظورم از کشورهای مختلفی از قاره‌های مختلفی از کره زمین که در واقع این تکنولوژی خوبیش این بود که محدودیت جغرافیایی نداشتیم برای کار کردن و خوشبختانه این استارتاپ رشد خوبی داشت. در طی چندین سال فعالیت توی ایران تونستیم جذب سرمایه انجام بدیم، چندین هزار کاربر جذب کنیم با در واقع سازمان‌های بزرگ دولتی و غیردولتی وارد همکاری شدیم و در نهایت به نقطه ای رسیدیم که خب فکر می‌کردیم باید این کسب و کار، این استارتاپ بین المللی بشه و، و کانادا رو انتخاب کردیم برای در واقع سکو بین المللی این کسب و کار و در نهایت شرکتی رو در کانادا راه اندازی کردیم و اومدیم در شهر تورنتو مستقر شدیم برای ادامه کار. در حین این مسیری که من در واقع به عنوان کارآفرین وارد شده بودم دیگه سعی می‌کردم من خودم توی کامیونیتی‌های مختلف توی ایونت‌های مختلف شرکت کنم. حالا چه به عنوان منتور یا مشاور و چه به عنوان در واقع یک عضو فعال از کامیونیتی همیشه ارتباط همراه نگه داشتم. که این میتونم بگم در واقع نقطه عطفی بود در طول دوران حرفه‌ای من که ارتباط همراه با اعضا نگه داشتم و باعث شد که در واقع شبکه سازیهای خوبی شکل بگیره. نتورکینگ در واقع با پارتنرهای کلیدی حوزه کاری خودم و به صورت کلی حوزه‌های استارتاپی و سرمایه گذاری خطرپذیر رو شکل بگیرد. و اینو همیشه با خودم آوردم و خوشحالم از این بابت که این اتفاق افتاده. در حال حاضر هم در تورنتو علاوه بر استارتاپی که به عنوان کراپی خودم و فاندرش هستم، با مجموعه‌های مختلفی همکاری می‌کنم. فاندر گپ رو راه‌اندازی کردیم که فکر می‌کنم توی ایونت‌های قبلی در موردش صحبت شد و با چند شتاب دهنده و ونچر استودیویی دیگه که در کانادا مستقر هستند در حال همکاری هستم.

        رادیو بیدار

        خیلی عالی. حالا سر فرصت ازت می‌پرسم که این بخش کشاورزی که به هر حال توی ایران خیلی متفاوت هست با کشاورزی در کانادا، این چه تأثیراتی توی بخش تکنولوژی میذاره؟ و– ولی قبلش هم تا همینجایی که پایان صحبتات بود در مورد فاندرز گپ و کامیونیتی بیلدینگ. در مورد فاندرز گپ از شاهین جان جلسه قبلی پرسیدیم ولی باز شما اگر که مطالبی دارید در مورد فاندرز گپ خیلی خوشحال میشیم بشنویم و دعوت دوستان به اینی که ایونت‌های آینده فاندرز گپ ها شرکت بکنند-

        حامد:

        بله بله

        رادیو بیدار:

        و در مورد فاندرز گپ یکم بیشتر بهمون بگید. بعد بریم سراغ شرکت خودتون.

        حامد:

        بله بله حتما. در واقع ایده فاندرز گپ وقتی شکل گرفته گرفت، شکل گرفت که من به همراه دوستان دیگری از جمله حالا شاهین، کیوان، شاهین رو که صحبت کردیم باهاشون و حسین، حسین محسنی به این فکر بودیم که بچه‌های استارتاپی که مثل خودمون در واقع میشه گفت حالا چندین سال از اول توی کانادا نیو کامر حساب میشیم. دیگه ما هم به نوعی در واقع جدیدالورود حساب می‌شیم به این کشور و قراره که فضای اکوسیستم استارتاپی و فضای بیزینس اینجا رو بیشتر کشف کنیم. دیدیم که این کنار هم قرار گرفتن و همون گپ و گفت‌های در واقع غیر رسمی که ما حالا توی جاهای مختلف چه توی اتاق جلسات ساختمان‌های دوستان بود یا توی کافه قرار می‌ذاشتیم یا جاهایی دور هم جمع می‌شدیم، اینا رو تبدیل کنیم به در واقع یک کار ساختار یافته و سازمان یافته‌ای به اسم کامیونیتی که دوستان خیلی استقبال کردند. کنار هم قرار گرفتیم به صورت کاملا داوطلبانه و در واقع به عنوان یک انتیتی نان فور پروفیت شروع به کار کردیم که بتونیم حداقل این، این باشه که دور هم بتونیم افراد همفکر و در واقع هم فازمون رو جمع کنیم و بتونیم یادگیری هامونو با همدیگه به اشتراک بذاریم. و علاوه بر این، منابعی که قابل دسترس هست برای کامیونیتی های نان فور پروفیت مثل فاندرز گپ رو که منابع دولتی و که منابع غیردولتی و که مطالباتی که از به عنوان یک انتیتی حقوقی میشه از اون داشت رو پیگیری کنیم که خوشبختانهدر شروع کارمون که با ایونت ها بود با استقبال خوبی برگزار– مواجه شد و ما تونستیم طی چندین رویداد اون در واقع اورنسی که مد نظر داشتیم رسوندن صدامون به فاندرها و استارت آپ های ایرانی حاضر در کانادا بوده رو در واقع تا حدودی به نحو خوبی انجام بدیم. و گواه این در واقع تعداد افرادی هست که تو این سال‌ها، یعنی در دو سال اخیر، به گروه تلگرام‌مون، به در واقع لینکدین‌مون اضافه شدند و دنبال می‌کنند و افراد پیگیر هستند برای رویدادهای بعدی که این خودش برای من شخصا به عنوان یک عضو کوچک از این کامیونیتی باعث افتخار و باعث انگیزه بیشتر برای ادامه دادن این مسیر است. در کنار اون حالا احتمالا شایین هم اشاره کردند ما برنامه‌های مختلفی، پروگرام‌هایی برای در واقع توانمندسازی اعضای این کامیونیتی در نظر گرفتیم. و خبر خوب اینکه این کامیونیتی نه محدود به تورنتو هست و نه محدود به ایرانی‌ها. در نظر داریم که در واقع به هم به صورت جغرافیایی و هم به صورت مولتی نشنال این کامیونیتی رو گسترش بدیم، چرا که اعتقاد داریم این هم افزایی نه فقط از, از تجربه کارآفرینان جدید و قدیم در تورنتو و در کانادا شکل می‌گیره، علاوه بر این کشورهای مختلف، فرهنگهای مختلف میتونه هم افزایی داشته باشه و یادگیری داشته باشه برای ما که بتونیم بیزینس هامون رو استارت آپ هامون رو در حد جهانی رشد بدیم. این هم حالا خیلی خلاصه سعی کردم که هدف فندرز گپ رو بهش اشاره کنم. حالا دوستان هستند بعدا اگر خواستند توی شبکه های اجتماعی فندرز گپ یا رویدادهای آینده که احتمالا رویداد بعدی‌مون حوالی اکتبر یا نوامبر خواهد بود، به اطلاع عزیزان برسونیم.

        رادیو بیدار:

        خیلی ممنون. خیلی عالی بود. و برگردیم سراغ بخش بیزینسی شرکت خودتون. کارهای خوبی که انجام دادید و تفاوتهای کشاورزی و تکنولوژیهای در زمینه کشاورزی. که البته میخوام به این نکته برسم که یه شرکتی را در تورنتو، در ونکوور. معطل شدم که اینا با ترون ها جاهایی که امکان آتش سوزی وجود داره، پردیکت میکنن، پیش‌بینی میکنن و اینی که این تکنولوژی خیلی خیلی کمک میکنه در سطح وسیعی که اصلا قابل ارزش گذاری نیست. جنگل‌های به این وسیع که آتش سوزی میشه در تابستون توی کانادا-

        حامد:

        بله

        رادیو بیدار:

        و با تکنولوژی بشه جلوشو گرفت. خب بریم سراغ-

        حامد:

        دقیقا

        رادیو بیدار:

        همما و در این مورد بپرسم.

        حامد:

        دقیقا. به یوز کیپس خیلی خوبی اشاره کردین. واقعا خیلی به جا بود چون داریم میبینیم که این آتش سوزی جنگل ها چه تأثیری داره روی در واقع زندگی آدمها در حتی در شهرهای بزرگ که حالا فاصله زیادی هم از جنگل ها دارند میذاره. در واقع یکی از مصادیق استفاده از تکنولوژی برای حل مشکلات و معضلات در اسکیل بزرگه که اتفاقا ما با یک شرکتی هم در ونکوور که دارن سولوشن هایی برای جلوگیری از آتش سوزی جنگل ها ارائه میدن. در بحث داده پردازی و پایش ماهواره‌ای شم همکاری داریم. درون ها اشاره کردین که علاوه بر ماهواره ها، درون ها دارن استفاده میشن و مجموع اینها انگار داره ما رو به یه سمتی میبره که بیشتر و بیشتر تک وجود تکنولوژی و نیاز به تکنولوژی رو در همه ابعاد زندگیمون, حالا چه در کسب و کار باشه، چه در در واقع مدیریت شهر, شهری یا جنگل ها یا زمین های کشاورزی باشه که اینا در واقع نیازهای پایه و اساسی زیرساختی یک در واقع منطقه برای ساکنینش هستن. که ما حالا سعی می‌کنیم با بیشتر و بیشتر وارد شدن به تکنولوژی‌هایی مثل هوش مصنوعی یا آیوتی یا سنسورها بتونیم به صورت مکمل سورس‌های مختلف دادی رو اضافه کنیم که بتونیم پردازش هامون رو دقیق‌تر و قابل استفاده‌تر کنیم.

        رادیو بیدار:

        خیلی عالی و این آیا شرکتهای رقیب بیرون کانادا هم دارید؟ مثلا شرکتهای امریکایی؟ یا اینکه وضعیت رقابت چجوره؟

        حامد:

        بله بله طبیعتا جایی که نیازهای اساسی بشر هست، کسب و کارهای زیادی کم حالا که با حمایت دولت‌ها و چه به صورت خصوصی شکل میگیرن. رقیب هم هست مخصوصا در آمریکای شمالی. رقبای بزرگی داریم و وجود این رقیب حالا از یه جهتی به ما این پیام رو داره میده که تو مسیر درستی احتمالا هستیم. چون شرکتهای بزرگ اومدن سرمایه گذاری کردن. حتی شرکتهای تکنولوژیک اومدن سرمایه گذاری کردن توی این حوزه‌ها و این نشون میده که چقدر جای کار داره. چقدر میتونن استارت آپ هایی مثل ما به وجود بیان. یه بخشی از یک, یک نیش بازار رو تارگت کنن. یه مشکلی رو حل کنن و از طریق اون بتونن وارد بازار بشن. علاوه بر کسب درآمد بتونن ایمپکت, ایمپکتاقتصادی و حالا زیست محیطی رو هم تو حوزه ما به همراه داشته باشند. این از در واقع سمت تهدید رقبا، علاوه بر اینکه به من این نوید رو میده که این تکنولوژی جای کار داره، از اون ور هم ممکنه تهدیدی باشه برای حضور استارتاپ‌های مثل ما، چون رقبا میتونن با منابع بیشتر، با سرمایه بیشتر، با پارتنرشپ‌های کلیدی‌تر بتونن توی در واقع سهم بازار بیشتری بگیرن و ما باید حواسمون به این باشه که همیشه یک وضعیت رقابتی ایجاد کنیم که بتونیم توی این بازار در واقع بمونیم و کسب و کارمونو رشد بدیم.

        رادیو بیدار:

        خیلی عالی. همینجوری که تصویرم که به اشتراک گذاشتی تقریبا خیلی جاها بودی. استارتاپ کانادا، وب سانیت، کولیزن تورنتو، استارت آپ، گوگل. بله بله

        حامد:

        این در واقع ناظر بر همون صحبتیه که داشتم من توی کمیته‌های مختلف، ایونت‌های مختلف حضور پیدا می‌کنم. حداقل فایده‌اش هسته که این هستش که کسانی رو میبینم توی این رویدادها، توی این کمیته‌ها که علاوه بر اینکه به کسب و کار من کمک می‌کنن، دید روشنتری هم نسبت به آینده به من میدن و حرف زدن با تک تک افراد و حضور در این کمیتی‌ها رو به غنیمت می‌شمرم و سعی می‌کنم که حداکثر استفاده رو ازش داشته باشم.

        رادیو بیدار:

        عالیه. مرسی. حالا همینجوری که می‌دونیم بحث کارآفرینی و جامعه جوری نیست که آدم توی یه گوشه‌ای بشینه فقط یا کد بزنه یا یه ایده رو دِولپ کنه و فکر بکنه که کل جامعه ازش استفاده می‌کنن. خیلی مهم این ارتباطات نتورکه و اصلا موضوع امشب هم همین بحث حضور توی کمیتیا هست که چه جوری یه کارآفرین میتونه که ارتباط بگیره با افراد دیگه یا همفکر هستند یا اینی که بتونه که اینو استار پیدا بکنه یا مشتری پیدا بکنه. در این مورد در مورد این چرخه هم فکر لطفا.

        حامد:

        بله بله. دقیقا سؤال شما رو میخوام با این چرخه چرخدنده‌هایی که حالا مرتبط به هم هستن توی بحث کمیتی و نقشش در موفقیت استارتاپ‌ها ادامه بدم. تصویری که ملاحظه می‌کنید به صورت خیلی ساده و شماتیک داره نشون میده که چقدر یک کمیته درست استارتآپی میتونه به کارآفرینان در موفقیتشون توی مسیر استارتآپی کمک بکنه. در واقع حالا از این سمت اگه نگاه کنیم، از بالا که شماره‌ی اول کولابریشن اند نالج شیرینگ به معنی همکاری و اشتراک دانشه که یک کمیته چون ارزش‌های مشترکی دارند و دانشی توسط افراد اون کمیته آورده می‌شه به داخل کمیتی. این همکاری و به اشتراک گذاری دانش میتونه به عنوان موتور محرک این کمیته باشه، چرا که کمیته ها فضاهایی هستند که افراد میتونن اونو به اشتراک بذارن اونجا. فرض کنید مثلا توی کانون برنامه نویسا، برنامه نویسهای با استعدادی که حضور دارند بیان در کنار افراد کارآفرین و افراد در واقع بیزینس دِولوپر که سمت کسب و کاری قضیه رو غیر از اون سایده تکش دارن ساپورت می‌کنن قرار بگیرن و هم افزایی اینها منجر به ایجاد ایده های جدید منجر به حالا توی مراحل جلوتر کوفاندیر شدن اینها باهم و در واقع رسیدن به یک ویژن مشترک برای ایجاد یک کار مشترکه که این رو میبینیم. حالا خودتونم به نوع دیگری اونجا توی مونترال احتمالا تجربه میکنید. توی تورنتو و ونکوور و شهرهای دیگه هم داره این اتفاقا میافته. خیلی به صورت در واقع شاید ساختار یافته تعداد این کمیته یا کمتر باشه ولی به صورت غیر ساختار یافته میبینید که توی ایونت‌های مختلف این اتفاقات داره میافته. تو مرحله بعدی در واقع فرصت شبکه سازی و نتورکینگ اپورچونیته که میتونم بگم یکی از موهبت‌های اکوسیستم استارتآپی هستش که رویدادهای شبکه سازی زیادی توش برگزار میشه. و کمیتی ها هم یک جایی از اون رویدادهای شبکه سازی هستند که در واقع میتونن محل ملاقات و محل اتصال افراد با همدیگر باشند. بعد موضوع ساپورت و ریسرس رو داریم. خب همون طور که میدونید کمیتی به افراد کمک می‌کنه که بتونن به منابع بیشتری با مطالبات جمعی با در واقع روی هم گذاشتن نتورک و شبکه های ارتباطی شون بتونن منابع بیشتری رو جذب کنن و علاوه بر اون ساپورتی که اینجا حالا میگیم به اصطلاح به کلمه حمایت کردن، میتونه این حمایته یه جورایی از طرف اعضا به اعضا هم باشه. یعنی لازم نیست در واقع حتما یک منبع خارجی باشه که از کمیته حمایت کنه. خود اعضا میتونن اعضای با تجربه تر از اعضای کم تجربه تر حمایت کنن، کارهای متورشیپ انجام بدن، در واقع نقده نظراتشون رو از جانب آزمون و خطاهایی که کردن توی مسیر استارتآپیشون وحتی در کمترین حالتش میتونه حمایت عاطفی باشه از همدیگه. در واقع اون روحیه‌ای که کارآفرینا به همدیگه میدن یک نوع ساپورت و یک نوع، در واقع، این کارجمنت حساب میشه برای افرادی که تازه وارد کامیونیتی میشن و خودشون رو توی یک فضای جدید، کشور جدید با محیط کسب و کار جدید میبینن که این رو در واقع به عنوان ساپورت توری سورس در نظر میگیریم. توی مرحله بعدی خب ولیدیشن و فیدبک رو داریم که یه کامیونیتی میتونه از نقطه نظر اعتبارسنجی و بازخورد دادن به افراد هم مورد استفاده قرار بگیره. مثالش به این صورت که شما اگر فرض کنید یک کارآفرینی هستید که هنوز در مراحل اولیه فکر کردن به یه ایده یا راه‌اندازی کسب و کار هستید، میتونید که با قرار گرفتن تو اون کامیونیتی و صحبت کردن با افراد، یه جورایی اعتبارسنجی کنید که آیا این ایده که بهش فکر می‌کنید را قبلا کسی بهش فکر کرده؟ کسی تجربه‌ای داره از اینکه این ایده ممکنه موفق بشه یا نشه؟ یا حتی در حالت کوچک‌شده یه مینیمم وایبل آودینس میتونه قرار بگیره. یعنی یک مشت نمونه خرواری که توی اون کامیونیتی افرادی رو با مصاحبه کردن با گرفتن فیدبک ازشون ببینید که آیا اون ایده‌ای که در نظر دارید چه چالش‌هایی میتونه داشته باشه؟ چه مسیرهایی برای موفقیتش وجود داره؟ و از کامیونیتی به عنوان یک ابزاری برای ولیدیشن و فیدبک استفاده کنید. و در نهایت مارکت اینسایت هست که میتونم بگم افراد با بک‌گراندهای مختلف از حوزه‌های تکنولوژی مختلف وقتی در کنار هم قرار می‌گیرند، توی دنیای امروز که ما داریم میبینیم بین حوزه‌ای هستند و بین چند تا مثلا هوش مصنوعی با کشاورزی یا مثلا هوش مصنوعی با لجستیک یا چند تا حوزه‌های دیگه با هم در کنار هم قرار می‌گیرند، اینسایت‌های جدیدی رو به همراه می‌آورد. و این اینسایت‌ها، این در واقع حالا معادل فارسی این ساعتو نمیدونم الان به ذهنم نمیاد میتونه به افراد دید بده و ذهنشون روشن کنه برای ادامه مسیر یا حتی پیوت کردن به صنعتی که یا بازاری که براشون ممکنه درآمد بیشتر یا پودی‌شنین بهتری داشته باشه توی اکوسیستم اون کشور به همراه داشته باشه. بنابراین اگه بخوام این رو جمع‌بندی کنم، اجزای مختلف این چرخدنده داره به ما میده که قرار گرفتن در یک کامیونیتی چقدر میتونه برای موفقیت یک استارت‌آپ و فاندر اون استارت‌آپ مفید باشه. خیلی عالی. ممنون. البته اینسایت که گفتید الهام بخش معمولا ترجمه می‌کنن. آها مرسی از رانا. موفق باشید. تصویر بعدی اسنشیال المنتس آو استرونگ کامیونیتی. اینجا ما در واقع این که در مورد کامیونیتی حرف می‌زنیم. حالا می‌خواهیم ببینیم که یک کامیونیتی قوی و کامیونیتی که افراد رو شکوفا می‌کنه چه المان‌هایی میتونه داشته باشه که در این ده تا المان خلاصه شده که در نهایت منجر می‌شه به اینکه بگیم حالا این کامیونیتی یک کامیونیتی خوبی است. از همین اول من به صورت تیت‌وار اشاره می‌کنم و حالا اگه مثال‌هایی به ذهنم می‌رسه اگه شما هم به ذهنتون برسه می‌تونید کمک کنید که این بحث رو در واقع ادامه بدیم با هم. اینکه یک کامیونیتی در واقع اساس و پایه ایجاد یه جامعه… حالا اجتماع بگیم فکر می‌کنم بهتره برای ترجمه کلمه کامیونیتی. اینه که افراد اون کامیونیتی ولیوها، ارزش‌ها و ویژن مشترکی یا دیدگاه مشترکی با هم داشته باشند. که این در واقع اون چسب نگه داشتن افراد توی اون کامیونیتی هست که اگر ارزش‌های مشترک یا دیدگاه مشترک، ویژن مشترکی نداشته باشند نسبت به اینکه چرا اونجا هستند احتمالا ادامه‌دار نمیشه. ولی کامیونیتی‌های خوب، کامیونیتی‌هایی که بر اساس بنچمارک‌ها ماندگار بودند و تونستند به اعضای خودشون ولیو برسونن این بوده که ویژن مشترکی رو تونستن با هم به اشتراک بذارن. عامل بعدی در واقع اپن کامیونیکیشن است. به این معنی که همیشه اعضای کامیونیتی باید برای تعامل با، برای گفتگو با… بله. در ادامه رسیدیم به اینجا که یک کامیونیتی قوی، یک کامیونیتی خوب چه المان‌هایی میتونه داشته باشه که در واقع کنار هم قرار گرفتن این المان‌ها به عنوان اجزای این کامیونیتی بتونه معرفی بشن. موضوع اول که من به عنوان چسب کامیونیتی ازش یاد کردم در واقع ویژن و ولیوهای مشترکی هست که اعضای کامیونیتی با هم شیر می‌کنند. حالا ترجمه فارسی رو خیلی دوست دارم که الان فارسی استفاده کنم ولی چون اسلایدها انگلیسی هست اینجوری میاد. عذرخواهی می‌کنم از این بابت. در واقع ارزش‌ها و دیدگاه‌های مشترک که اعضای کامیونیتی می‌توانند با هم شیر کنند باعث می‌شه که اعضا کنار هم بمونن و برای یک هدف مشترک تلاش کنند که.در گام بعدی می‌رسه به اوپن کامیونیکیشن یا در واقع ارتباطات و گفتگوهایی به صورت آزاد با استفاده از بسترهای تکنولوژی و کانال‌های ارتباطی مثل پیام‌رسان ها، مثل گروه‌های چت، فوروم‌ها و انواع و اقسام پلتفرم‌هایی که برای این موضوع وجود داره. و در مرحله بعد میشوهاساپورت رو داریم که همونطور که توی اسلاید قبلی هم اشاره کردم بهش، ولیوی کامیونیتی یعنی ارزشی که کامیونیتی ایجاد میکنه، بستر کامیونیتی ایجاد میکنه. رسوندن آدم‌ها به هم به صورت اعضا به اعضا هست. و وقتی این انتقال تجربه، این انتقال دانش یا در واقع تعامله توی بستر کامیونیتی انجام می‌گیره، یه جورایی انگار داخل مرزهای کامیونیتی داره اون خلق ارزش اتفاق میافته. افراد با تجربه‌تر به افراد کم تجربه‌تر انتقال دانش انجام میدن و من شخصا از این انتقال در واقع صحبت‌های دو جانبه و چندجانبه توی کامیونیت‌ها خیلی یادگیری داشته برام و بعضا مسیرهایی رو برای من باز کرده، معرفی‌هایی به افراد کلیدی منجر شده که در واقع برای کسب و کار خودم، در واقع پارتنرشیپ یا در واقع، ش-شرکای کلیدی خوبی رو به همراه آورده. بعد گزینه در واقع عامل دایرستی و اینکلوژن رو داریم. همونطور که قبلا اشاره کردم، خوبی کامیونیتی این هست که افراد با بکگراندها و، و بعضا فرهنگ‌های مختلف حالا وارد میشن و میتونن به همدیگه با اشتراک گذاری یادگیری‌ها توی کشور خودشون، توی فرهنگ خودشون یا توی صنعت خودشون هم افزایی داشته باشند. که این رو ما توی حالا خواندگی هم به نوعی دنبال می‌کنیم که بتونیم مولتی‌کالچرال بشیم در آینده که، در واقع یادگیری بیشتری برای اعضا داشته باشیم. موضوع ریکاگنیشن و ریوارد رو داریم. خب به عنوان یک مشوق و در واقع به عنوان یه عامل انگیزه بخش به اعضای کامیونیتی. اینکه افراد ببینند که دارند دیده میشن، کارهاشون داره دیده می‌شه، در موردش حرف می‌زنن یا ممکنه توی پیچ کامپیتیشن‌هایی شرکت کنند که در واقع براشون جائزه‌ای را هم به همراه داشته باشه. این دیده شدن‌ها و به صورت کلی در معرض نمایش بودن برای افراد یکی دیگر از المان‌های اساسی کامیونیتی هست که میتونه انگیزه‌بخش باشه برای حضور افراد توی اون کامیونیتی. موضوع شرد ریسورس من کلبریشن رو داریم که جزو اصلا اون عوامل در واقع اساسی اهمیت کامیونیتی‌ها بوده که در واقع اشتراک‌گذاری منابع همکاری‌هایی که شکل می‌گیره و افرادی که منابعی رو با مطالبه جمعی خارج از کامیونیتی می‌آرن، میتونه دوباره ارزشی باشه برای کامیونیتی که افراد بتونن اونجا دسترسی راحت‌تری به منابع خارجی کامیونیتی داشته باشند. که من دیدم اینجا حالا توی ملیت‌های مختلف توی در واقع کامیونیتی‌هایی که رفتم می‌دیدم که چه جوری اتحاد جمعی افراد و مطالبه‌گری‌شون تونسته براشون منابعی رو به همراه بیاره. حالا چه منابع مالی چه غیرمالی. و در نهایت چهار عامل انتهایی که لیدرشپ و گاورندنس هست که این حالا خودش بحث مفصلی داره که چه جوری اون در واقع تیم لیدرشیپ یه کامیونیتی میتونه با استراتژی‌های درست، با برنامه‌ریزی درست هم اعضای رو خوشحال نگه داره و هم خودش بتونه، خود کامیونیتی رو بتونه به اون اهدافی که تعیین شده برسونه. لیرنینگ اند اداپشن هست که موضوع یادگیری بارها و بارها مورد تاکید قرار گرفته که افراد بتونن یادگیری رو در واقع به عنوان یکی از ولیوهای کامیونیتی با همدیگه در واقع بهش اعتقاد و باور داشته باشند که با یادگیری بیشتر، با به اشتراک گذاری آموخته هاشون میتونند به صورت کلی هم همدیگر را توانمند کنند و هم خود کامیونیتی را بالا بکشند. و در نهایت سوشال باندینگ و سوشال اینپکتو داریم که این دو گزینه ناظر بر اثر اجتماعی و در واقع اون کنار هم قرار گرفتن و اتحادی هست که کامیونیتی به عنوان یه جامعه یا به عنوان اجتماعی که در جامعه هستش و داره دیده میشه هم، هم یعنی اثر میزاره و هم اثر میپذیره از محیط اطرافش اگر به عنوان یک اکوسیستم در نظر بگیریم. اینم به عنوان در واقع نمودهای بیرونی کامیونیتی که حالا توی کامیونیتی های استارتاپی به نوعی میشه گفت این سوشال اینپکته به صورت ایکانامیک اینپکتم نشون داده می‌شه. دوست خوبم کیوان توی اینونت‌های قبلی آمار جذابی رو از این پکت‌هایی که کامیونیتی استارتاپی در، در، در واقع در کشور کانادا داشته و تونستهبا وارد کردن استارتاپ‌های مبتنی بر تکنولوژی اثری را روی در واقع اقتصاد کانادا بذاره ارائه دادند که این نشون میده که این سوشال ایمپکته شاید به صورت بای پرداکت توی کامیونیتی خودشو نشون بده ولی در واقع تو دراز مدت داره اثر خودش رو میذاره. بعد از اینکه حالا اون در واقع موارد رو توی کامیونیتی مد نظر قرار دادیم، یه سری کارها هم باید بکنیم که کامیونیتی بمونه و افراد اینوالو بشن. افراد به صورت مرتب تعامل خودشون رو حفظ کنند با کامیونیتی. اینکه حتما نیاز هست که کامیونیکشن، تعامل و گفتگو بین اعضا صورت بگیره. حتی اگر به صورت ایونت حضوری امکانش نیست توی بسترهای آنلاین، توی گروه های چت، توی رویدادها و پادکست‌هایی مثل همین پادکست بیدار که در خدمت تون هستیم بتونن این تعامل رو داشته باشند. و عوامل مختلفی که حالا ایونت‌ها و کانتنت‌ها رو اشاره کردیم فیدبک دادن و فیدبک گرفتن که این نه تنها در کامیونیتی موضوع خوبیه و بلکه در همه ابعاد در واقع تعاملات انسانی، فیدبک دادن و فیدبک گرفتن میتونه برای امپرووممنت یا در واقع پیشرفت اون جامعه که توش زندگی می‌کنیم کمک کنه. نتورکرینگ رو داریم که بهش اشاره کردم که کامیونیتی‌ها به عنوان تسهیلگر ارتباط بین افراد دارند عمل می‌کنند. ریسپانسیو ساپورت یا در واقع حمایت‌هایی که به صورت افراد به افراد یا کامیونیتی به کامیونیتی، کامیونیتی به دولت یا بیزینس‌ها به کامیونیتی انجام می‌شه. این‌ها رو داریم. بعضا حالا کامیونیتی‌ها روی در واقع موضوعات کالچرال شکل می‌گیرند. در واقع فرهنگ مشترکی که یا مناسبت‌های فرهنگی مشترکی که توی بین ایرانیان در کانادا هم کم نیست و داریم می‌بینیم که به مناسبت‌های مختلف دور هم جمع میشن ایرانی‌ها. تولید محتوا انجام می‌گیره. این تولید محتوا هم در جهت ایجاد اورنس و هم در جهت معرفی ارزش‌ها کامیونیتی صورت می‌گیره. منابع آموزشی در واقع چلنج‌هایی که بعضا حالا افراد با همدیگه جمع میشن که در واقع یک چلنجی رو به صورت مشترک حل کنند. من می‌دیدم که در دوران سختی که ماه‌های گذشته در واقع به خاطر در واقع جنگی که توی ایران شکل گرفت خیلی از افراد تونستن با هم دلی کردن توی همین کامیونیتی‌ها، توی این رویدادها و ایجاد یک حس مشترک به اون چلنج‌هایی که از لحاظ در واقع حسی و روانی داشت فشار می‌آورد به همه هموطنان‌مون بتونن حداقل تعدیل کنند این موضوع. و در نهایت من حالا صحبت هامو دارم جمع‌بندی می‌کنم که برسیم به اون بحث پرسش پاسخ. حالا یک ربعم مونده. در نهایت من میخوام اینجوری جمع‌بندی کنم که بعد از اینکه ما ابعاد مختلف کامیونیتی رو بررسی کردیم و دیدیم که چیا باعث میشه یه کامیونیتی خوب شکل بگیره, چیا باعث میشه یه کامیونیتی کنار هم بمونه و چه ارزش‌هایی موتور محرکه اون چرخدنده‌های کامیونیتی هستند. در نهایت به نقطه‌ای می‌رسیم که می‌بینیم این عوامل چه از لحاظ در واقع انسانی و عاطفی حمایتگر افراد هستند و چه از لحاظ در اختیار قرار دادن منابع و در واقع ریسورس‌های مورد نیاز برای کسب و کارشون میتونه کمک کننده باشه. یعنی اگر ما بیاییم جنبه های مختلف کامیونیتی رو خلاصه کنیم در اینکه چی گیر افراد میاد و چرا باید افراد مخصوصا کارآفرین‌ها در کامیونیتی حضور داشته باشند، هم میتونیم به جنبه های اقتصادی و مالی اش توجه کنیم و هم منابع غیرمالی که میتونه برای افراد به همراه بیاره و همون شبکه افرادی که هم میتونه به صورت در واقع ایموشنال ساپورت کنه افراد رو و همون دانشی که افراد به همدیگر منتقل می‌کنند به صورت. به صورت انتقال تجربه خودشو نشون بده و افراد بتونن با قرار گرفتن کامیونیتی درست، برییرهای مسیرشون رو کمتر کنند یا شتاب رسیدن به اهدافشون در کسب و کار یا در استارت آپ رو بیشتر کنند. ببخشید من اگه زیاده گویی کردم خیلی دوست دارم که سؤال دوستان و شما اگر سؤالی دارید بیشتر در مورد این مسائل گفتگو کنیم.

        رادیو بیدار:

        خیلی عالی بود. خیلی خیلی ممنون. من نکاتی رو اینجا یادداشت کردم که اصلا تمامشون خیلی ارزشهای بالایی داره. مثل هم شیر ویژن و ولیو یعنی اصل همکاری اینه که دیدگاه مشترک داشته باشیم و ارزشهای مشترکا به… بعدشم که اوپن کامیونیکیشن با هم صحبت بکنند. مشکل ساپورت که همدیگر رو پشتیبانی بکنن. دایرورسیتی که می‌دونیم چقدر اهمیت داره و ریکاگنیشنل ریوارد هم که همیشه تشویق نیاز هست برای یک مدیر موتور محرکه حرکت‌هاست.

        حامد:

        “recognition and rewards” و بقیه شون که “shared resources and collaborations” چقدر کمک می‌کنه. خیلی عالی. از دوستان اگر که سوالی دارند که خیلی خوشحال می‌شیم که در این دقایق بشنویم. و، هرکدوم از دوستان که سؤال دارن روی همین میکروفون که بزنن من میبینم و بتونیم که سوالشونو داشته باشیم. آقای محمود جان عزیز همیشه خندان و پر انرژی و پر نشاط. محمود جان یه بار دیگه میکروفون رو بزنید لطفا.

        محمود زارع:

        سلام. خوبین محمد جان؟ آره میگم میخواستم بفهمم میخندیدین. ما همیشه اینجا هستیم نه؟ (خنده) همیشه اولین کسی که سؤال میکنه منم انگار.

        حامد:

        خیلی هم عالیه. همین فعال در کمیونیتی معنیشم همین دیگه که. بله دقیقا همین بود.

        محمود:

        نه اتفاقا دقیقا سؤالم برعکس این بود. حالا اگه اشکالی نداره.

        حامد:

        حتما آره سؤال.

        محمود:

        آها. حالا البته خب حامد جان خب منو میشناسین ما با هم خب خیلی صحبت میکنیم و اینا. ولی من مسئلم اینه که حالا، اینه که خب من که شایدم روی استارت آپ هام کار میکنم. الان خب چیز خیلی کار داره و اصولا شرایطم راحت نیستش. ولی از اون طرف به خاطر همین اصلا در عمل من خیلی کم مثلا نه توی ایونتای نتورکینگ شرکت میکنم، نه، نه با کمیته در واقع راستش رو بخواید در عمل تنها چیز من حلقه ارتباطی من با همین ارتباطات بیشتر فقط خود حامده که حالا داره این بهم خیلی کمک میکنه و اینا. و راستش رو بخواید نمیدونم که حالا این کار درستی یعنی خب خیلی موقع‌ها دارم فکر می‌کنم که خب نه من دارم خیلی ایزوله میشم ولی از اون طرفم مثلا یه روز یه دونه پادکست در مورد همین وای کامبیناتور داشتم نگاه می‌کردم که مثلا توضیح می‌داد که نه اتفاقا اونایی که مثلا استارت آپ‌ها اون اوایلش اون خانومه می‌گفتش که همه نه کاملا تمرکزشون روی استارت آپ هاش نه اصلا نه نتورکینگ ایونت میرن، نه چیزهایی شبیه به این. حالا می‌خواستم ببینم که حامد جان نظرش چیه؟ کاری که من دارم درست می‌کنم درسته به نظر یا، یا نه؟

        حامد:

        خیلی ممنون از محمود عزیز از این سؤال. من خودم آشناییم با محمود توی یکی از همین کمیتی ها بوده. یعنی اینکه این باب آشنایی شکل گرفت. خودش داره الان میگه که حضور شما توی یه جمعی، و که حالا به سرشم دیجیتال بوده یا حضوری، هر دو هم بوده. ولی من فکر می‌کنم اون دیجیتالش به ما کمک کرد که متصل بشیم. من سؤال شما رو می‌تونم در واقع از این دیدگاه بهش نگاه کنم که، شتاب دهنده‌هایی مثل وای کامبیناتور یا مجموعه‌های مشابه، درسته که میان بست پراکتیس‌ها رو منتشر می‌کنن و بعضا اون قسمت‌هایی از داستان کارآفرینان که بیشتر همراستا با اهداف سازمان خودشون هست رو هایلایت می‌کنن. من ندیدم تاحالا فردی در، در واقع در خلوت خودش توی محیط ایزوله‌ای بشینه و کاری انجام بده و بتونه ایمپکت بزرگی داشته باشه یا بتونه حداقل کاری که داره انجام میده رو به خوبی پروموت کنه و براش منابع جذب کنه. این بیشتر خودشو توی در واقع فاندرهای با بکگراند تکنولوژی نشون میده که گفتن که تمرکز کنیم برای اینکه یک محصولی رو با ویژگی‌هایی که بازار نیاز داره بسازیم. ولی توی همین جمله هم اگر نگاه کنید ذاتش اینه که باید یه اتصالی به مارکت داشته باشه. یعنی اگر اون ارتباطه با خارج از اون فضای استارت آپ فراهم نباشه، حالا چه در قالب کمیتی میتونه باشه که ما حالا گفتیم میتونه ابزار ولیدشون خودش باشه و چه خارج از اون. حضور نداشتن توی، اجتماع یا جمع‌هایی که بتونه حداقل ایده‌اش رو ولیدت کنه به نظرم مسیر درستی برای یک استارت آپ به نظر نمی‌رسه. همونطور که خودت هم تجربه کردی و توی گفتاری که داشتیم، دیدی که چقدر خارج از محیط شدن و حرف زدن با آدما، حداقل اون کمیونیکیشنی که توی المان‌های این کمیتی هست، یه دونه عاملش چقدر به خود شما کمک کرده که بتونی متصل بشین به افراد و ریسورس‌های مختلف که حالا ریسورس ممکنه الان برای شما برای بیزینستون به کار نیاد ولی جلوتر که میای می‌بینی که اِ مثلا من یه فلان کسی رو دیدم توی یه ایونتی که، اون می‌تونه الان توی مرحله کسب و کار به من کمک کنه. و در نهایت می‌خوام برگردم به این موضوع که این تناقض شاید روایت بخشی از داستان کارآفرین‌هاست ولی همه ماجرا نیست.

        محمود:

        اگه این فکر می‌کنی که اصلا بهتره که. البته من الان به شدت خب چیزم یعنی خب یه قسمتی از اون حالا فیچرهایی که در حال حاضر دارم اضافه می‌کنم. خب قبلا رفتم توی بازار و می‌دونم که مشتری‌اش وجود داره. خب با خودم که صحبت کردیم. منتها خب خیلی در واقع تمرکزم اینه که اونا رو هرچه زودتر تموم بکنم و حالا الان مثلا شاید نزدیک یک, یک ماهیه که تقریبا مثلا هیچ کمترین نترکشنیم نوشتم با بازار. خیلی زیاد نی– داشتم ولی خب خیلی کم بوده. به خاطر این داشتم دارم سعی می‌کنم اینها رو تموم بکنم که ان‌شاءالله بتونم بلافاصله بعدش شروع کنم برم توی بازار. و حالا اون آدم‌هایی که قبلش دوست آورد کردم بتونم چیز بکنم، در واقع شروع کنم از حالا از این پلتفرم استفاده کنم.

        حامد:

        این فقط مغزش اینه که اگر اگر به بازار هم الان متصل نباشی یا سخت باشه ارتباط گرفتن، قرار گرفتن توی یه کامیونیتی از افرادی که توی صنعت مشترک با شما هستن. اگر الان مثلا اگر در واقع تارگت شما افرادی هستند که ایونت برگزار می‌کنند یا یک سازمانی دارند که نیاز به یک کاستمر کلابی داره، قرار گرفتن توی کامیونیتی این افراد هم به شما کمک می‌کنه. یعنی اینجوری بهش نگاه کنید. بهرحال شما منفعت یا گینی دارین به هر حال از این موضوع کامیونیتی.

        محمود:

        آره صد در صد آره. باشه خیلی هم ممنون. پس من فکر میکنم که باید خیلی زودترین ها رو چیز بکنم. دوباره برگردم. و آره چون به طور ایزوله اصلا هیچ فایده ای نداره. دیگه آدم میتونه یک برنامه مینویسه ولی بعدش هم میره میبره تو بازار. میبینه که نه، همون چیزی… البته من اینارو راستی رو بخواین حالا اینجوری که احساس میکنم من قبلا تست کردم یعنی قبلا صحبت کردم و خب اصلا استقبال شده از این فیچرها منتها خب فرصت برنامه نویسی انقدری زیاد نبوده دیگه. ولی خب حالا دیگه باید حسابی روش شروع کنم. یعنی بعد از این که ایشالا امیدوارم که بتونم به زودی تمامشون بکنم که بعد بتونم ببرم. در واقع حالا توی بازار ولی باید. ولی بعد از اون فکر میکنم که باید خیلی بیشتر شروع کنم. حضور پیدا کنم توی این ایونت‌ها.

        حامد:

        دقیقا. اصلا کار شما ایونت دیگه. (خنده)

        محمود:

        آیا کار من کفند اینور بوده؟ (خنده)

        حامد:

        خوب.

        محمود:

        آره اصلا کار من همینه.

        حامد:

        مثل اصحاب.

        محمود:

        اختصار داریم خواهش میکنم. بسیار ممنون.

        حامد:

        خیلی ممنون. ممنون از جن عزیز و. گفته بودی حامد جان. از دوستان دیگر اگر که در این زمینه صحبت هست که بفرمایند. خیلی خوشحال میشیم که این ارتباط برقرار بشه. حتی اگر یک سؤال کوچک به ذهنت می‌رسد. و این جایی که می‌توانیم لااقل از راه دور با هم ارتباط داشته باشیم و. غنیمت داشته باشیم و بتوانیم که. با. فکرهای هم در این کامیونیتی استارتاپی آشنا بشیم. هر کدام از دوستان اگر که سؤال داشتند روی یک میکروفون بزنند میبینم من میکروفون رو باز میکنم. و خیلی خیلی ممنون از شما حامد جان. اینجا می‌دونیم که خیلی ما به این افراد حالا ما افراد فعال و میگیم اکتیو افرادی که دیگران را به فعالیت با می‌دارند می‌گوییم پراکتیو. شما که آره استارت آپ‌ها را. میس– کامیونیتی استارت‌آپ‌ها رو می‌سازید و این خیلی خیلی ارزشمنده. چون همه ما به این احتیاج داریم که یه نمونه‌هایی را ببینیم. حتی اگر که. خیلی از استارت‌آپ‌هایی که شکست خوردن. و این باعث میشه که تجربه ما زیاد بشه و اون راهی که اون شرکتهایی که شکست خوردن رو تا حد امکان نریم، یعنی که دلیلش رو متوجه بشیم و به سمت موفقیت قدم برداریم. دقیقا. دقیقاً خیلی نکته درستی بود. این موضوعی که اشاره کردید شاید اون جنبه کمتر توجه شده به اینه که ما داستان‌های موفقیت معمولا ما می‌شنویم و وایرال میشه ولی کمتر. داستان‌های شکست استارت‌آپ‌ها در موردش حرف زده میشه یا بررسی میشه که این خودش توی کامیونیتی‌ها به نظرم با. ایجاد یک فضای صمیمی و به دور از قضاوت شدن که افراد بتونن خیلی راحت با همدیگه حرف بزنن باید بتونن تجربه‌های شکست رو هم به اشتراک بذارن. و اتفاقا بیشترین یادگیری‌ها همونجا اتفاق می‌افته. چون ممکنه تکرار یک اشتباه تکرار یک خطا بعضا هزینه‌های زیادی رو برای استارت‌آپ‌ها همراه داشته باشه که با یک ارتباط مناسب با یک انتقال تجربه مناسب میتونه جلوی این قضیه گرفته بشه. خیلی ممنون از شما تشکر. خیلی لطف کردید حدود یک ساعت هست که صبر و زحمت کشیدین توضیحات رو دادید. خیلی ممنون از شما. اگر که دوستان سوالی ندارند که بریم برای بخش خداحافظی و اصطلاحا تیک و بری که از حامد جان میخوایم بگیریم برای بخش پایانی. و این رپاپی که توی انتهای بحث داشته باشیم. بفهمید اگرچه نیاز به پایانی دارید که. من در درجه اول ممنونم از شما محمد عزیز که همیشه میزبانی کردین این گفت و گو رو و افرادی که حضور دارند تک تک‌شون و چه افرادی که بعدا می‌خوان به این پادکست گوش بدن. برای من قابل احترام هست و من خودم رو به عنوان یک عضو کوچک از این کامیونیتی استارت‌آپی‌ها همیشه در معرض یاد گرفتن از افراد باتجربه‌تر و اساتید این حوزه قرار میدهم. و همیشه این را به خودم یادآوری می‌کنم که من هرچی تا الان داشتم و نداشتم از همین کامیونیتی استارت‌آپی بوده و توی محل درست، در زمان درست و افراد مناسب تونستم ارتباط برقرار کنم که بخش‌هایی در واقع مختلفی از نیازهایی که توی مسیر استارت‌آپم و حالا مسیری که در واقع هنوز هم ادامه داره و قراره که خیلی خیلی بیشتر از اینا تجربه کنم رو برام فراهم کردند. و توصیه می‌کنم حالا به عنوان یک تیک وور از این گفتگو که داشتیم. تا حد امکان میدونم به هر حال همه مشغله دارند. تمرکز دارند روی استارت‌آپشون. ولی تا حد امکان حتی شده به صورت مجازی توی کامیونیتی‌های افراد همفکر و در واقع موفق‌تر از خودمون قرار بگیریم تا بتونیم با الویت کردن استعداد در واقع با. دنبال فارسی شم. دوباره هنوز. با توانمند کردن خودمون و افزایش مهارت‌ها و ارتباطات‌مون بتونیم توی مسیر موفقیت گام برداریم. خیلی خیلی ممنون از شما. خیلی لطف کردید. تشکر. و از دوستان باز اگر پایانی نقطه‌ای سوالی دارند بفرمایند اگر که نه که خداحافظی بکنیم. خب خیلی خیلی ممنون از تو حامد جان. تشکر. خیلی لطف کردی. شبتون بخیر. و این پادکست‌ها رو من تا روز چهارشنبه روی سوشال مدیا قرار می‌گیره. دوستانی که در جلسه نبودند و می‌خواهند که بشنوند. روی سوشال مدیا‌ها بیدار دات سی ای رو که سرچ بکنند میبینند و به دوستانشون برای دوستانشون میفرستند که بشنوند. ممنون از شما. تشکر. شبتون بخیر. قربون شما مرسی. خدافظ.

         

        ...more
        View all episodesView all episodes
        Download on the App Store

        Radio.BIDAR.caBy https://bidar.ca