گفتگو با: آقای سهیل قهرمانی، فعال و پژوهشگر اجتماعی.
«امروز مردمان جهان و از جمله مردم ایران در آرزوها و نیات و انتظارات نسبت به آینده اجتماعی خویش با بسیاری از خواستهها و آرمانهای شما بیش از پیش همسو و شریکاند و اقشار مختلف جهانیان آرزوی دسترسی به برابری و عدالت و بنای اجتماع بر مبنای خصایل اخلاقی و فضایل پسندیده انسانی را در سر و دل میپرورانند. اما ورای آرمانها و خواستههای مشترک، امروز بیش از هر زمان مردم دنیا به دنبال راه حل موثر وعملی برای بهبود اجتماع خویش تکاپو و تقلا میکنند ولی هر مکتب سیاسی و اقتصادی در رویارویی با حجم و ماهیت و پیچیدگی و درهمتنیدگی چالشها، ناکام و نافرجام میماند و مروجان نیز خود حیران و سرگردان. به رغم بینشهای سودمندی که در آن مکتبها موجود باشد، پیشفرضهای ناقصی که نظم فعلی عالم بر آن استوار است، از هویت و طبیعت انسان گرفته تا دیدگاههای مربوط به قدرت و رقابت، درخور بشریتی که اینک در آستانه مرحله بلوغ جمعی خود قرار گرفته نیست. بدین ترتیب جهان با بحرانی ژرف و فراگیر مواجه گشته که نظمش را مخدوش و متزلزل میسازد. گرچه این بحران جدید نیست، ولی امروز نتایج زیانبار و سردرگمی حاصله از آن بیشتر از هر وقت دیگر مشهود است. حضرت بهاءالله میفرمایند: «گیتی را دردهای بیکران فراگرفته و او را بر بستر ناکامی انداخته. مردمانی که از باده خودبینی سرمست شدهاند پزشک دانا را از او بازداشتهاند این است که خود و همه مردمان را گرفتار نمودهاند. نه درد میدانند نه درمان میشناسند. راست را کژ انگاشتهاند و دوست را دشمن شمردهاند.»