
Sign up to save your podcasts
Or
آخرین ترک از مجموعه سه خط سکوت شعر و صدای شاهین اسنا
.
باران به زمین می ریخت
من غرق در افکارم
دریا که تبخیر شد
چند ابر به شب پیوست؟!
خورشید گرم روز
وقتی که طلوع میکرد
ماه از پس ابر گم شد
هر پنجره لب می بست
ایراد ز چشم ها بود
گر خوب نمیدیدند.
انسان به جهان شک کرد
افسوس که زمین گیر است
گفتند به جهان خو کن
درگیر خودت باشو
با شب مدارا کن
اما چه کند عارف
در سیر و سلوک گیر است
قرن هاست که پابند است
از شعر هم انگاری آبی گرم نخواهد شد
گفتند که خوش باشید
عمر آدمی کوتاهست
ما در خم یک کوچه
عطار به ناکجاست
آخرین ترک از مجموعه سه خط سکوت شعر و صدای شاهین اسنا
.
باران به زمین می ریخت
من غرق در افکارم
دریا که تبخیر شد
چند ابر به شب پیوست؟!
خورشید گرم روز
وقتی که طلوع میکرد
ماه از پس ابر گم شد
هر پنجره لب می بست
ایراد ز چشم ها بود
گر خوب نمیدیدند.
انسان به جهان شک کرد
افسوس که زمین گیر است
گفتند به جهان خو کن
درگیر خودت باشو
با شب مدارا کن
اما چه کند عارف
در سیر و سلوک گیر است
قرن هاست که پابند است
از شعر هم انگاری آبی گرم نخواهد شد
گفتند که خوش باشید
عمر آدمی کوتاهست
ما در خم یک کوچه
عطار به ناکجاست