
Sign up to save your podcasts
Or
همونطور که احتمالا میدونید، کار حرفه ای خود من عکاسی پرتره یا خبری نیست ولی زمانی که داشتم تازه عکاسی رو یاد میگرفتم، مثل خیلی از عکاس های دیگه به هیچ فرصتی نه نمیگفتم و همین باعث شد که خیلی از ژانرهای عکاسی رو حداقل برای یک بار هم که شده تجربه بکنم. مثلا دو سه سال پیش این فرصت رو داشتم که برای هفته نامه دانشگاهمون ابتدا به عنوان عکاس داوطلب و بعد از مدت کوتاهی، به عنوان عکاس ثابت نشریه از رخدادهای مختلفی که به دانشجوها مرتبط بودند عکاسی بکنم. حدودا دو سال پیش بود که دبیر بخش عکس نشریه بهم پیام داد که آیا وقت دارم از یه مراسمی که توی محیط دانشگاه نبود عکاسی بکنم یا نه؟ از اونجایی که با دانشگاه خیلی فاصله داشت اول میخواستم پیشنهادش رو رد بکنم. ولی به خاطر تنهایی مفرط (گریه حضار) بهش گفتم که این assignment رو میپذیرم.
خب فردای این روز من رفتم و این تظاهرات رو که در اعتراض به کشته شدن زنان و دختران بومی کانادا بود، عکاسی کردم و عکس ها توی سایت و نشریه دانشگاه UBC که Ubyssey نام داره، چاپ شد. با توجه به اهمیت سوژه عکس ها توی چند تا سایت خبری دیگه هم استفاده شدن ولی غیر از پول اندکی که از طرف نشریه بهم پرداخته شد، پول دیگه ای نصیبم نشد. البته خودم هم خیلی توقعی نداشتم چون فکر نمیکردم که عکس ها برای کسی جالب باشن. تا اینکه یکی دو سالی گذشت و در تابستان سال ۹۸ و دقیقا یک سال و دو ماه بعد از روز عکاسی این تظاهرات، یه ایمیلی از طرف یه استاد دانشگاه ساکن اتریش دریافت کردم که توش از من درخواست اجازه کرده بود برای اینکه از یکی از عکس هام که از تظاهرات اون روز گرفته بودم، روی جلد کتابش استفاده بکنه! من اولش فکر کردم داره شوخی میکنه چون به کل یادم رفته بود که همچین مراسمی رو عکاسی کردم. با وجود اینکه توی ایمیلش خیلی سوسکی میخواست یه جوری عکس رو رایگان چاپ بکنه ولی یه قیمت بهش دادم و قبول کرد. همون فرداش هم براش invoice رو ارسال کردم و هزینشو پرداخت کرد. نکته جالب اینه که چون فایل با کیفیت عکس قبلا روی سایت نشریه موجود بود دیگه اصلا از من فایل رو هم نخواست! فقط میخواست اجازه بگیره که اگر نمیگرفت، من هیچوقت متوجه نمیشدم که از این عکسم استفاده کرده.
کاربرد این داستانی که تعریف کردم، غیر از اینکه یه تعریف از خود ریزی بود، اینه که به ما اهمیت مطالبی که بابک فتح الهی توی این قسمت از پادکست هیستوگرام بهشون اشاره کرد رو به صورت عملی به ما نشون میده. برای اینکه یه نفر بیاد عکس شمارو بخره، لازمه که شما یه سری کارها قبلش انجام داده باشید. به طور تیتر وار اگر بخوام بگم اینها کارهایی هست که بعد از اتمام یه پروژه عکاسی باید انجام بدید تا شانس فروش عکستون رو بالاتر ببرید.
۱- تمام عکس ها باید metadate مرتبط به شما رو داشته باشند. آیا اگر یک نفر عکس شمارو دانلود بکنه، میتونه متوجه بشه که عکاسش کی بوده؟ خیلی از عکاس ها علاقه ای به قراردادن واترمارک روی عکس هاشون ندارند. با قرار دادن اطلاعات تماس و نام خودتون در بخش متادیتا فایل ها میتونید بخشی از وظایف واترمارک رو به متادیتا محول کنید.
۲- حالا فرض کنیم مشتری اسم شما رو پیدا کرد. آیا اگر اسمتون رو توی اینترنت جست و جو کنه، با یه سایت خیلی رسمی و معتبر مواجه میشه که اونجا میتونه بقیه نمونه کارهاتون رو ببینه؟ یا نه، در بهترین حالت به صفحه اینستاگرامتون میرسه؟
۳- آیا آدرس ایمیلتون توی سایتتون به وضوح قرار گرفته؟
۴- آیا اگر بهتون ایمیل بزنند، در اسرع وقت با یک ادبیات مناسب بهش پاسخ میدید؟ یا بعد یک ماه ایمیل رو باز میکنید؟
۵- آیا توانایی این رو دارید که یه درگاه پرداخت ارزی به اون فرد علاقمند معرفی کنید تا هزینه کارتون رو ارسال بکنه؟
اینها بخش کوچکی از سوال هایی هستند که باید به عنوان یک عکاس که قصد کسب درآمد از عکاسیش رو داره از خودتون بپرسید و سعی کنید که راه حل های مناسبی برای هر کدوم از اینها تعبیه کنید.
توی این ویدیو کوتاه که در صفحه اینستاگرام پادکست عکاسی هیستوگرام منتشر شده، با بابک فتح الهی راجع به قدم اولی که هر عکاس در راه کسب درآمد از عکاسی پرتره باید برداره صحبت میکنیم. توی این ویدیو بابک فتح الهی توضیح میده که چرا داشتن یک وبسایت میتونه شمارو به عنوان یک عکاس به کسب درآمد نزدیک تر بکنه. مثالی که در این رابطه زده میشه اینه که وقتی یه نفر میخواد با شما ارتباط برقرار بکنه و یا کارهاتون رو ببینه، وبسایت شخصی شما مثل یک پایگاه دائمی میتونه این وظیفه رو برعهده بگیره.
A post shared by پادکست عکاسی هیستوگرام (@histogrampodcast) on May 26, 2020 at 2:24am PDT
خب نظر شما راجع به این داستانی که تعریف کردم چی بود؟ آیا یاد داستان های باورنکردنی افتادید؟ آیا همه این نکاتی که بابک فتح الهی و بنده بهشون اشاره کردیم رو توی کار حرفه ایتون رعایت میکنید؟ چه قدم های دیگه ای یه عکاس باید برداره تا خودش رو آماده کسب درآمد از عکاسی بکنه؟ از طریق بخش نظرات با ما در تماس باشید. خیلی دوست دارم که نظراتتون رو در این باره بشنوم.
نوشته قسمت ۴۹ | اقتصاد عکاسی پرتره با بابک فتح الهی اولین بار در پادکست عکاسی هیستوگرام. پدیدار شد.
4.9
8686 ratings
همونطور که احتمالا میدونید، کار حرفه ای خود من عکاسی پرتره یا خبری نیست ولی زمانی که داشتم تازه عکاسی رو یاد میگرفتم، مثل خیلی از عکاس های دیگه به هیچ فرصتی نه نمیگفتم و همین باعث شد که خیلی از ژانرهای عکاسی رو حداقل برای یک بار هم که شده تجربه بکنم. مثلا دو سه سال پیش این فرصت رو داشتم که برای هفته نامه دانشگاهمون ابتدا به عنوان عکاس داوطلب و بعد از مدت کوتاهی، به عنوان عکاس ثابت نشریه از رخدادهای مختلفی که به دانشجوها مرتبط بودند عکاسی بکنم. حدودا دو سال پیش بود که دبیر بخش عکس نشریه بهم پیام داد که آیا وقت دارم از یه مراسمی که توی محیط دانشگاه نبود عکاسی بکنم یا نه؟ از اونجایی که با دانشگاه خیلی فاصله داشت اول میخواستم پیشنهادش رو رد بکنم. ولی به خاطر تنهایی مفرط (گریه حضار) بهش گفتم که این assignment رو میپذیرم.
خب فردای این روز من رفتم و این تظاهرات رو که در اعتراض به کشته شدن زنان و دختران بومی کانادا بود، عکاسی کردم و عکس ها توی سایت و نشریه دانشگاه UBC که Ubyssey نام داره، چاپ شد. با توجه به اهمیت سوژه عکس ها توی چند تا سایت خبری دیگه هم استفاده شدن ولی غیر از پول اندکی که از طرف نشریه بهم پرداخته شد، پول دیگه ای نصیبم نشد. البته خودم هم خیلی توقعی نداشتم چون فکر نمیکردم که عکس ها برای کسی جالب باشن. تا اینکه یکی دو سالی گذشت و در تابستان سال ۹۸ و دقیقا یک سال و دو ماه بعد از روز عکاسی این تظاهرات، یه ایمیلی از طرف یه استاد دانشگاه ساکن اتریش دریافت کردم که توش از من درخواست اجازه کرده بود برای اینکه از یکی از عکس هام که از تظاهرات اون روز گرفته بودم، روی جلد کتابش استفاده بکنه! من اولش فکر کردم داره شوخی میکنه چون به کل یادم رفته بود که همچین مراسمی رو عکاسی کردم. با وجود اینکه توی ایمیلش خیلی سوسکی میخواست یه جوری عکس رو رایگان چاپ بکنه ولی یه قیمت بهش دادم و قبول کرد. همون فرداش هم براش invoice رو ارسال کردم و هزینشو پرداخت کرد. نکته جالب اینه که چون فایل با کیفیت عکس قبلا روی سایت نشریه موجود بود دیگه اصلا از من فایل رو هم نخواست! فقط میخواست اجازه بگیره که اگر نمیگرفت، من هیچوقت متوجه نمیشدم که از این عکسم استفاده کرده.
کاربرد این داستانی که تعریف کردم، غیر از اینکه یه تعریف از خود ریزی بود، اینه که به ما اهمیت مطالبی که بابک فتح الهی توی این قسمت از پادکست هیستوگرام بهشون اشاره کرد رو به صورت عملی به ما نشون میده. برای اینکه یه نفر بیاد عکس شمارو بخره، لازمه که شما یه سری کارها قبلش انجام داده باشید. به طور تیتر وار اگر بخوام بگم اینها کارهایی هست که بعد از اتمام یه پروژه عکاسی باید انجام بدید تا شانس فروش عکستون رو بالاتر ببرید.
۱- تمام عکس ها باید metadate مرتبط به شما رو داشته باشند. آیا اگر یک نفر عکس شمارو دانلود بکنه، میتونه متوجه بشه که عکاسش کی بوده؟ خیلی از عکاس ها علاقه ای به قراردادن واترمارک روی عکس هاشون ندارند. با قرار دادن اطلاعات تماس و نام خودتون در بخش متادیتا فایل ها میتونید بخشی از وظایف واترمارک رو به متادیتا محول کنید.
۲- حالا فرض کنیم مشتری اسم شما رو پیدا کرد. آیا اگر اسمتون رو توی اینترنت جست و جو کنه، با یه سایت خیلی رسمی و معتبر مواجه میشه که اونجا میتونه بقیه نمونه کارهاتون رو ببینه؟ یا نه، در بهترین حالت به صفحه اینستاگرامتون میرسه؟
۳- آیا آدرس ایمیلتون توی سایتتون به وضوح قرار گرفته؟
۴- آیا اگر بهتون ایمیل بزنند، در اسرع وقت با یک ادبیات مناسب بهش پاسخ میدید؟ یا بعد یک ماه ایمیل رو باز میکنید؟
۵- آیا توانایی این رو دارید که یه درگاه پرداخت ارزی به اون فرد علاقمند معرفی کنید تا هزینه کارتون رو ارسال بکنه؟
اینها بخش کوچکی از سوال هایی هستند که باید به عنوان یک عکاس که قصد کسب درآمد از عکاسیش رو داره از خودتون بپرسید و سعی کنید که راه حل های مناسبی برای هر کدوم از اینها تعبیه کنید.
توی این ویدیو کوتاه که در صفحه اینستاگرام پادکست عکاسی هیستوگرام منتشر شده، با بابک فتح الهی راجع به قدم اولی که هر عکاس در راه کسب درآمد از عکاسی پرتره باید برداره صحبت میکنیم. توی این ویدیو بابک فتح الهی توضیح میده که چرا داشتن یک وبسایت میتونه شمارو به عنوان یک عکاس به کسب درآمد نزدیک تر بکنه. مثالی که در این رابطه زده میشه اینه که وقتی یه نفر میخواد با شما ارتباط برقرار بکنه و یا کارهاتون رو ببینه، وبسایت شخصی شما مثل یک پایگاه دائمی میتونه این وظیفه رو برعهده بگیره.
A post shared by پادکست عکاسی هیستوگرام (@histogrampodcast) on May 26, 2020 at 2:24am PDT
خب نظر شما راجع به این داستانی که تعریف کردم چی بود؟ آیا یاد داستان های باورنکردنی افتادید؟ آیا همه این نکاتی که بابک فتح الهی و بنده بهشون اشاره کردیم رو توی کار حرفه ایتون رعایت میکنید؟ چه قدم های دیگه ای یه عکاس باید برداره تا خودش رو آماده کسب درآمد از عکاسی بکنه؟ از طریق بخش نظرات با ما در تماس باشید. خیلی دوست دارم که نظراتتون رو در این باره بشنوم.
نوشته قسمت ۴۹ | اقتصاد عکاسی پرتره با بابک فتح الهی اولین بار در پادکست عکاسی هیستوگرام. پدیدار شد.