Radio Zaraban | رادیو ضربان

حسادت در وجود همه ما هست. باید بتوانیم کنترلش کنیم

میتوانید از طریق شبکه های اجتماعی با ما در ارتباط باشید

ادرس ما t.me/radiozaraban

رادیو ضربان در اقدامی تازه، سری جدید اپیزود با نام درام طوری را منتشر کرد.

لطفا بشنوید و نظر خودتون رو بگویید.

در اولین اپیزود، داستان مسافر از استاد امیر حسین چهل تن انتخاب شد.

اگر شما هم تمایل داشته باشید، می‌توانید داستانک های خودتان را برای ما ارسال کنید. 

این داستان ها توسط تیم رادیو ضربان تبدیل به پادکست شده و در کانال های رسمی رادیو ضربان و درام طوری به نام خودتون منتشر خواهد شد.

شما میتوانید با هشتگ درام طوری داستانهای کوتاه را بشنوید.

در ضمن در کست باکس کانال درام طوری را هم دنبال کنید .

#dramtori #درامطوری

#پادکست #رادیوضربان #درامطوری

افسرده و نا امید نباش.

اپیزود پایانی این فصل از رادیو ضربان منتشر شد .

از فصل بعد اپیزود های متفاوتی رو از ما خواهید شنید .

تصمیم داریم براتون داستان های کوتاه و جالب دنیا رو منتشر کنیم.

امیدواریم که خوشتون بیاد.

اگر نظر یا پیشنهادی دارید حتما با ما در میون بگذارید. 

آدرس ما در شبکه های اجتماعي رو که میدونید : 

T.me/radiozaraban   : در تلگرام

@radiozaraban    : در اینستاگرام

در این اپیزود از شما دعوت میکنم به مصاحبه با تولید کننده رادیو ضربان گوش بدید...

به زودی با اپیزود های جدید بر میگردیم

ما با یه سبک جدید در رادیو ضربان اپیزود رو منتشر کردیم.

لطفا در مورد این نوع پادکست، نظر خودتون رو به ما بگید.

از طریق کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام رادیو ضربان منتظر شنیدن نظر شما هستیم.

دوستتون داریم خیلی زیاد

توی این اپیزود ، سینا و ساناز همراه ما بودن

کارما یا کَرمَه یا کَرمَن #कर्म  #Karma به معنی زیستکار یا عملکرد فرد در زندگی است.

یعنی تمام کار هایی که فرد تاکنون در زندگی اش انجام داده.

کرمن (karman) یکی از اعتقادهای دینی هندوها است که نخستین بار و به تفصیل در متون اوپانیشادی بیان شده است. کرمه به معنی عمل و در اصطلاح عبارت است از نتیجه اعمال انسان که اگر خوب باشد موجب سعادت و اگر بد باشد موجب گرفتاری او می شود

خوب باشید ، خوب بمانید و خوبی کنید حتی اگر اطرافیانتون اینگونه نیستند.

جمله کلیدی را همیشه تکرار کنید:

کائنات در من و پیشاپیش ما در حرکت است و آنچه که برایمان ، قدرت ، ثروت ، سلامتی و سلامت به ارمغان میاورد ، در مسیر زندگی ما قرار میدهد.

صفحه اینستاگرام رادیو ضربان را دنبال کنید :

@RADIOZARABAN

T.ME/RADIOZARABAN

رادیو ضربان ، صدای زندگی

یکسال گذشت ......

از فریاد آزادی خواهی ملتی که سالهای طولانی صدایشان را خفه کردند.

گذشت ولی ملت نه گذشتند و نه فراموش کردند

اپیزود صبح ازادی با یادی از شاعر بزرگوار اقای هوشنگ ابتهاج و صدای زیبای علیرضا قربانی عزیز و به همت تیم حرفه ای مجله اغما ، تقدیم شما باد

دوست مشمار آن که در نعمت زند

لاف یاری و برادر خواندگی

دوست آن دانم که گیرد دست دوست

در پریشان حالی و درماندگی

به امید آزادی برای مردم این سرزمین...

تنها اپیزود امسال تقدیم میشه به روح تمام اونهایی که برای ازادی ایران جنگیدند و جان خودشون رو از دست دادن........

حق ما ، باتوم و تفنگ نیست ..... کنار شما و با شما هستیم که هر چه داریم از شماست......

چند ماه پیش وقتی این اپیزود منتشر شد، اصلا فکر نمیکردیم ، امروز هوشنگ ابتهاج عزیز دیگه پیش ما نباشه . یادشان بخیر..... آلما مایکیال ، به‌تاریخ ۲۲ فروردین ۱۳۱۱ در بندر انزلی زاده شده و در رشت و اصفهان و تهران بالیده است. پدرش، آرام، از ارمنیان رشت و مادرش، واروارا پتروونا (همنام یکی از شخصیت‌های رمان «شیاطین» داستایوسکی) روس بود. او جز برادری ناتنی (از ازدواج نخستِ مادرش) یک خواهر بزرگ‌تر با نام ایرما (زاده ۱۳۰۷) داشت. آرام مایکیال، حسابدار شرکت کام‌ساکس، پیمانکار طرح احداث خط راه‌آهن سراسری بود و ناگزیر به سفرهای گوناگون می‌رفت. واروارا برای همراهی با همسرش، دو دخترشان را چند سالی به مدرسه شبانه‌روزی کاتولیک‌های اصفهان سپرد... پس از چند سال خانواده مایکیال به تهران آمد و آلما توانست از دبیرستان نوربخش مدرک دیپلم بگیرد. سایه هنگام تحصیل در دبیرستان تمدن، آلما را در ۱۴ سالگی به‌عنوان دوستِ یکی از همشاگردی‌هایش دیده بود اما از سال ۱۳۳۲ با او آشنایی نزدیک یافت و سرانجام پس از پنج سال، با وی پیمان زناشویی بست.» در کتاب «پیر پرنیان‌اندیش»؛ گفت‌وگوی سایه با میلاد عظیمی نیز چنین می‌خوانیم: «... سایه بدون مقدمه - و تو گویی صرفا برای ثبت در تاریخ - می‌گوید: می‌دونید من چطوری زن گرفتم؟ روز نهم مهر ۱۳۳۷ در میدان فوزیه، اون خیابونی که سمت جنوب می‌ره، تو بالاخونه یه محضر قراضه‌ای که وقتی داشتیم از پله‌ها بالا می‌رفتیم می‌ترسیدم که پله‌ها خراب بشه. ۲۷۰ تومن خرج عروسی ما شد؛ یعنی من پول رو به محضریه دادم و بعد شوهر خواهرم که به عنوان شاهد همراه ما بود، دید که خیلی خشک ‌و خالی شده، رفت یه جعبه شیرینی خرید و به محضری‌ها داد. بعد من دست آلما رو گرفتم و رفتیم خونه…» یلدا ابتهاج، فرزند این شاعر پیشکسوت، روز هجدهم اسفند سال 1400 ، با انتشار تصویری از کودکی خود در آغوش مادرش نوشت: «مادرم برای بهارِ در راه صبر نکرد و رفت...» هوشنگ ابتهاج در ۳۱ سالگی با آلما مایکیال ازدواج کرد. یلدا (متولد ۱۳۳۸)، کیوان (متولد ۱۳۳۹)، آسیا (متولد ۱۳۴۰) و کاوه (متولد ۱۳۴۱) چهار فرزند آن‌ها هستند. با احترام ، آخرین اپیزود سال ۱۴۰۰ را تقدیم میکنیم به روح بزرگ ایشون و برای خانواده ایشان آرزوی سلامتی و تندرستی داریم. به خصوص جناب آقای هوشنگ ابتهاج و سرکار خانم یلدا ابتهاج. #هوشنگ_ابتهاج #یلدا_ابتهاج با تشکر فراوان از تیم حرفه ای rjesm