پادکست هزارویک شب

شب بیست‌وهفت - حکایت خیاط و احدب و یهودی و مباشر و نصرانی


Listen Later

ملک گفت: این حکایت خوش‌تر از حکایت احدب نیست، ناچار هر چهار تن را بکشم. آن‌گاه مباشر زمین بوسه داد و گفت: ای ملک، جواز ده تا حکایتی گویم...


حکایت قتل ناخواستۀ احدب به دست خیاط و طبیب یهودی و مباشر و سمسار نصرانی از اواخر شب ۲۴ شروع شد. حالا پادشاه حکم اعدام قاتلان را داده و تنها راه نجات را -مثل همیشۀ هزارویک‌شب- روایت قصه‌ای عجیب‌تر از قصۀ مرگ احدب قرار داده است. قصۀ سمسار نصرانی و جوان دست‌بریده مقبول طبع شاه نیفتاد و نوبت به مباشر رسیده است.


بعضی واژه‌های دشوار شب ۲۷:


اُشنان: گیاهی با کاربرد شویندگی

انگشت ابهام: انگشت شست

بیع و شرا: خرید و فروش، تجارت

تفصیله: نوعی پارچۀ نفیس ابریشمی

مملوک: برده، خدمتگزار

واله: شیفته

افلاس: فقر

عقار: زمین و املاک

استره: تیغ

بضاعت: دارایی

اعمام: عموها

طری: باطراوت

کهتر: کوچک‌تر

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

پادکست هزارویک شبBy studio senoghte