پادکست هزارویک شب

شب بیست‌ونه - حکایت خیاط و احدب و یهودی و مباشر و نصرانی


Listen Later

پس عاشق گفت که پیش از رفتن به خانۀ معشوقه، دلاکی خواست که تنم بشوید و سرم بتراشد، اما دلاک پیرمردی بود گزافه‌گوی...


حکایت قاتلان احدب به اینجا رسید که قصۀ هیچ‌یک از آن‌ها مقبول طبع شاه نیفتاد تا کار به قصۀ خیاط رسید که از عاشق دختر قاضی بغداد و دلاک پیر حکایت کرد. ماجرای این دو را در شب ۲۹ بشنوید.


بعضی واژه‌های دشوار شب ۲۹:


رگ زدن: حجامت

اصطرلاب: ابزار بررسی نجومی

ریب: شک

قلتبان: دیوث، بی‌غیرت

الغیاث: ای فریاد، به داد من برسید

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

پادکست هزارویک شبBy studio senoghte