پادکست هزارویک شب

شب چهل‌وپنج ـ حکایت ملک‌نعمان و فرزندان او


Listen Later

«چون شرکان دانست که یکی از کنیزکان پدر آبستن گشته ملول شد و گفت: در مملکت من شریک پیدا شد.»


داستان ملک‌نعمان از شب چهل و چهارم شروع شد. شنیدیم که ملک‌نعمان، پادشاه دمشق، تک‌پسر و ولیعهدی به نام شرکان داشت که به پسر هنوز به‌دنیا‌نیامدۀ شاه رشک می‌برد و گوش به زنگ بود تا دنبال چاره‌ای بگردد. در شب ۴۵ ادامۀ داستان شرکان را بشنوید.


بعضی واژه‌های دشوار شب ۴۵:


انباز: شریک

مکنون: پنهان

تفقد: دلجویی، مهربانی

قطاع‌الطریق: راهزنان

متمنی: آرزومند، دارای تمنا

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

پادکست هزارویک شبBy studio senoghte