پادکست هزارویک شب

شب شصت‌وهشت ـ حکایت ملک‌نعمان و فرزندان او


Listen Later

«نزهت‌الزمان گفت: شرم نداری که مرا کنیزک گویی؟ من خاتون تو و خاتون هرکس که در این قصر است هستم. من دختر ملک نعمان، نزهت‌الزمانم.»


شنیدیم که ملک‌شرکان با کنیز جدید و فاضلش ازدواج کرد و او را آبستن کرد و به ملک‌نعمان نامه‌ای نوشت تا این خبر را به او بدهد. اما نعمان پاسخ داد که سال‌هاست اندوهگینِ گم کردن دوقلوهایش است. ادامۀ قصه را در شب ۶۸ بشنوید.

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

پادکست هزارویک شبBy studio senoghte