جنون‌واره‌های ذهن دیگری

صمد


Listen Later

دکتر چه سِریه که هر تابستون میای میشینی رو به روی ما و شرح حال ازمون میخوای ؟ آزادمون کن بریم دکتر چیه هر روز هی قرص قرص قرص و شب که می شه هی پُک پُک پُک ؟ دکتر یه نسخه واس ما بپیچ مرخص بشیم بریم پی زندگی بعدیمون شاید منِ دنیای بعد قسمتش شد کنار اون باشه . همه رو از دست خودمون شاکی کردیم از بس که خوب نشدیم و رفتیم یه لنگ پا واسادیم دمش تا بیاد یه نظر نیگا کنه ما هم دزدکی خط نگاهش رو بگیریم و بریم و برسیم به اون آقا قد بلنده مو مشکیه که از سر کوچه میاد سمتش و واسش دست تکون میده. میگم این جدیدیه از همون جنتلمناییه که دوست داشتی . اتو کشیده ، آق مهندس طور. مثل ما دلقک نیست صبح تا شب بخندونتت .میرسه دمت و زنگ خونه رو میزنه مام دلمون هری میریزه دست و پامون رو گم میکنیم . اگه بگیم مرتیکه بد قواره میذارن رو حساب حسودیمون دکتر . میگن چش نداشت بهتر از خودشو ببینه .
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی ؟ اصلا حسودم دکتر . چش ندارم ببینم می با دیگران خورده است و با ما سر گِران دارد . نمیتونم به این فکر کنم بدقواره جعلق مثل من بلده اونو . همه میگن برو دنبال یه شغل آبرومند ول کن این حرفا رو . خسته نشدی ؟ دکتر مگه میشه استعفا داد از دلِ دلبر ؟هی میگن ول کن این بازی رو که همیشه طرف بازنده اش تویی . اینا چه میدونن دکی باخت کدومه ، برد کدومه ؟ اصلا بازنده شدن در برابرش ینی یه چیزایی درون آدم ارزش باختن و خراب شدن و انهدام داشته . دکتر میگم خسته و کلافه ات می کنم هی میگم دکتر ، دکی ؟ سالی یه بار شده ویزیت ما بذار بگیم هرچی نگفتیم تو این یه سال . بذار بگم هرچی افتاد تو بغلمون یا روغن داغ بود یا آب جوش .بذار بگم که همیشه هر وقت خواستم غذای مورد علاقه ام رو بخورم یا لپم رو گاز گرفتم یا غذا پرید تو گلوم . یا همیشه خیلی زود رسیدیم که هیچکس نیومده بود یا انقدر دیر رسیدیم که همه رفته بودن . همیشه هم حس یه بوکسور آماتور رو داشتیم که انداخته بودنش تو رینگ قهرمان های جهان . گارد گرفتن و نگرفتن کمکی به حالم نمی کرد . میگم دکتر از صمد چه خبر ؟ دیگه نمیاد اینجا ؟ همین اتاق بغلی بودا . مرخصش کردید رفت ؟ اونی که شما دیدید فرهاد بود اونی که من دیدم صمد بود . صمد همون فرهاده که کوبیدن ولی نساختنش . پاییز چند سال پیش بود رفیق شدیم . صمد همیشه می گفت خواب سراب تشنه هاس . یه روز خیلی کفری بود سرمون داد زد گفت زمونه ملاحظه بی قراریت رو نمی کنه بفهم . مام سعی کردیم بفهمیم اما سخت بود . نمی شد . بهش گفتیم آقا این دنیا که نشد ما رو با اونا که میفهمن قسمت کنن . عاقل شدنمون باشه قسمت منِ دنیای بعد شاید اون دنیا به کارم اومد . صمد همیشه خدا بیدار بود . پادشاه جغد ها بود . الان کجاس نکنه قدِ همه اون بیدار موندناش الان خوابیده ؟ دکتر اشتباهی مرخصش کردید اون خوب نشده . الان ما چجوری به دلمون حالی کنیم که اشتباهی شده ؟ حیف از تو صمد . حیف از دلت . حیف از صمیمیت بینتون که هیچوقت مجال عشق پیدا نکرد . حیف از دوست داشتنت که ادامه نداشت . حیف از دستات که سهمش از زمستون شد جیب پالتویی که برات به یادگار مونده ...
#علی_والی
...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

جنون‌واره‌های ذهن دیگریBy Amir Peimanfard