دانلود شعر حسین منزوی با صدای بهروز رضوی

ای خون اصیلت به شتک‌ها ز غدیران

جاری شده از کرب و بلا آمده وانگاه

تو اختر سرخی که به انگیزه‌ی تکثیر

ای جوهر سرداری سرهای بریده

خرگاه تو می‌سوخت در اندیشه‌ی تاریخ

آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب

وآن روز که با بیرقی از یک سر بی‌تن

تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند

تا اندکی از حق سخن را بگزارند

حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است