سیجت بلوچستان

تو این اپیزود قراره از سراوان به روستای جالق برم. داستان همینه امّا اتّفاقاتی که توی مسیر میفته، آدم‌ها و چیزهایی که می‌بینم، این اپیزود رو به یکی از پر فراز و نشیب‌ترین اپیزودهای پادکست تبدیل می‌کنه. تو این قسمت براتون از سوخت‌بری می‌گم، از نخلستون‌های زیبای روستای جالق، از دیدن کلاشنیکف برای اوّلین بار و این که نزدیک بود لابه‌لای همین نخلستونا خفت بشم، از قبرهای نوزادایی که به صورت دسته جمعی توی دیوار دفن شده بودن و مثل همیشه کمی هم از تاریخ!

اسپانسر مالی این اپیزود: قهستان

اطلاعات تکمیلی در مورد این قسمت و دانلود موسیقی‌های بکار رفته در اینجا.

برای دیدن عکس‌ و فیلم‌های مربوط به این قسمت، اینستاگرام من رو دنبال کنید.

من سیجَت ام و توی این پادکست داستان سفر 40 روزه‌م به بلوچستان رو تعریف می‌کنم.

موسیقی‌های به کار رفته توی این اپیزود از استاد خسرو سیاهانی، ناصر حسین‌بر و احمد سراوانیه.

تمام موسیقی‌ها و همچنین عکس‌ها و فیلم‌های مربوط به این اپیزود رو می‌تونید توی اینستاگرام من ببینید.

Instagram.com/Sijat.ir

من سیجَت ام و توی این پادکست داستان سفر 40 روزه‌م به بلوچستان رو تعریف می‌کنم.

موسیقی‌های به کار رفته توی این اپیزود از رستم میرلاشاریه که می‌تونید توی کانال تلگرامم دانلودشون کنید.

عکس‌ها و اطلاعات بیشتر رو هم می‌تونید توی اینستاگرام و بلاگم ببینید.

t.me/sijatir

instagram.com/sijat.ir

sijat.ir

تا قبل از بیرجند همه چیز خوب پیش رفته بود. ساعت 9 صبح از گناباد حرکت کرده‌بودم و با چند ماشین خودمو به بیرجند رسونده بودم. یک ساعتی تا غروب فاصله داشتم. تک و تنها، اوّل جادّه‌ی بیرجند-زاهدان ایستاده‌بودم و منتظر ماشینی بودم که منو بدون کرایه، همونطور که تا اونجا رفته‌بودم، با خودش به زاهدان ببره...