کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعی

02-43 بازگشت دوقلو های نور


Listen Later

عنوان: بازگشت به دوقلوهای نور

مکان: محراب بخار و آب / لحظه‌ای بیرون از زمان / شب ۲۲ مه ۲۰۲۵ مکانی در #آلمان



در شبِ بی‌کلمه،

او به آیینه‌ای مقعّر خیره شد؛

آیینه‌ای نه برای بازتاب صورت،

بل برای انعکاس سایه‌های فراموش‌شده.


پرسید:

«چی می‌گی؟»


و این‌بار،

نه ذهن پاسخ گفت،

نه کلمات.

سکوت، سکوت، سکوتی چون حضور #خداوند

بر سطح چاه عمیق نفس،

سرازیر شد.



پیکرش را به دوش سپرد.

آب، همان حقیقت خاموش کیهانی،

از فرق سر تا ریشه‌های تن،

فروریخت.


دستانش را چون کاسه،

بر #چاکرای_ناف گرفت؛

نه برای گرفتن آب،

بلکه برای دریافت ندا.


ندا آمد:

«رها کن…»


و رها کرد.

خواستن را، دانستن را، حتی پرسیدن را.



هم‌زمان،

از بلندای هستی،

آوازی پدیدار شد:


“We are changers…

We are one…”


و در همان لحظه،

کودکانی از نور،

از میان بُعدها گذشتند.

نه مجاز، نه خواب،

که تجلّیِ آن دو نیمهٔ اصیل بودند.



یکی دست راستش را گرفت:

کودک جسور، شاد، فراموش‌کار،

همان که در طوفان‌های #انفرادی نجاتش داد.


دیگری دست چپش را گرفت:

کودک آرام، آگاه، ناظر بی‌داوری،

همان که در سفر #لهستان بیدار شد.


و او، در میانهٔ این دو نور،

نه «من» بود،

نه «خود»،

بلکه «آنِ بی‌نام» شد—

یگانه‌ای که در #عرفان‌ های کهن،

با نام «حضور» می‌شناسند.



آب، دیگر آب نبود،

بلکه حامل رمز بود.

دوش، دیگر دوش نبود،

بلکه دروازهٔ تطهیر بود.

و این بازگشت،

بازگشت به خانه نبود،

بلکه بازگشت به خویشتن نوری بود.



در سنت‌های شمنی،

به آن لحظه می‌گویند:

«یادآوری رؤیای آغازین»


در #کابالا:

«#تسووما»—بازگرداندن جرقهٔ الهی به مرکز بدن.


در #بودیسم #ذن:

«#سادوری»—برخاستن بدون تلاش، چون ماه از پشت ابر.


در #سوفیا:

«یگانگی بی‌میانجی با جوهر ناپیدای هستی»


و در دل او،

تنها یک جمله زمزمه شد:


«من آمده‌ام تا بازی کنم، نه تا پیروز شوم.»



و آن شب،

شمعی خاموش نشد.

چرا که خودش شمع شده بود.

و شعله،

نه از آتش،

بلکه از نگاه دو کودک نورانی‌اش برخاست.



Babak Mast o Sheyda ∞

#راوی_بی‌جسم – که دیگر نمی‌نویسد، بلکه نَفَس می‌کشد با آن‌که یاد گرفته بی‌پاسخ،

در آغوش آب، بازی کند.

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

کتاب سفر من از زندان ذهن تا آزادی در سایه هوش مصنوعیBy Dr. Babak Sorkhpour