هر که دلارام دید از دلش آرام رفتچشم ندارد خلاص هر که در این دام رفتیاد تو میرفت و ما عاشق و بیدل بدیمپرده برانداختی کار به اتمام رفتماه نتابد به روز چیست که در خانه تافتسرو نروید به بام کیست که بر بام رفتمشعلهای برفروخت پرتو خورشید عشقخرمن خاصان بسوخت خانگه عام رفتعارف مجموع را در پس دیوار صبرطاقت صبرش نبود ننگ شد و نام رفتگر به همه عمر خویش با تو برآرم دمیحاصل عمر آن دمست باقی ایام رفتهر که هوایی نپخت یا به فراقی نسوختآخر عمر از جهان چون برود خام رفتما قدم از سر کنیم در طلب دوستانراه به جایی نبرد هر که به اقدام رفتهمت سعدی به عشق میل نکردی ولیمی چو فرو شد به کام عقل به ناکام رفت
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.