پادکست بداهه

آخرین آغوش: تاملی در سوگ


Listen Later

وقتی بچه بودم عاشق این بودم که برق برود. در تاریکی، کنار هم پاسور بازی می‌کردیم و من همیشه برنده می‌شدم. سال‌ها بعد، خودم پدر شدم و گاهی در بازی می‌باختم تا دخترم لذت برنده شدن را تجربه کند. و حالا، در آخرین لحظات با پدرم، همه این خاطرات در یک آغوش به هم گره خورده‌اند.


در این اپیزود، روایتی شخصی را می‌شنوید از تجربه سوگواری و دگرگونی‌های عمیقی که فقدان در ما ایجاد می‌کند. از لحظاتی می‌گویم که زمان در هم می‌پیچد، نقش‌ها عوض می‌شوند و معنای قدرت در پذیرش آسیب‌پذیری بازتعریف می‌شود.

چطور می‌توان با نبودن کسی که همیشه بود کنار آمد؟ چگونه می‌توان در جهانی که با فقدان به چالش کشیده شده، معنا را از نو ساخت؟ و شاید مهم‌تر از همه، چطور می‌توان پذیرفت که گاهی در اوج غم می‌خندیم و در اوج خنده غمگین می‌شویم - درست مثل روزی که یک موش به من درس بزرگی از زندگی داد.

این روایت، داستان پیوندهایی است که با رفتن عزیزان‌مان پایان نمی‌یابند، بلکه شکلی تازه به خود می‌گیرند.


عضویت در خبرنامه

لینک دونیت

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

پادکست بداههBy امیر مهرانی - مهتا قربان‌نیا