در فردای انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا در ۲۶ مه بسیاری این پرسش را مطرح میکنند که جایگاه واقعی اتحادیه اروپا در جهانی که با سوداگریهای دو ابر قدرت اقتصادی جهان یعنی آمریکا و چین برای تسلط هرچه بیشتر بر فضای اقتصادی و سیاسی جهان ایجاد شده، چیست؟ در حالی که این ۲ ابرقدرت جهانی در گیر یک جنگ تمامعیار اقتصادی هستند و در این رویارویی آمریکا تلاش میکند تا برتریهای گذشته خود را حفظ کند و نگذارد چین خود را به عنوان یک قدرت مسلط اقتصادی و سیاسی در جهان تثبیت کند، چین در صدد وارونه کردن نظم پیشین جهانی و ایجاد نظم جدیدی است که بتواند قدرت اقتصادی و سیاسی خود را در جهان تنفیذ کند. در این میان، اروپا چه رویکردی میتواند اتخاذ کند؟ در چنین حالتی آیا یک اروپای غیرمتحد و فاقد یک پروژه سیاسی واضح و روشن می تواند حرفی برای گفتن داشته باشد و آیا می تواند منافع حیاتی خود را در جهانی که این چنین در حال دگرگونی است حفظ کند؟ آیا اروپا در برابر ۲ امپراطوری جهانی یعنی آمریکا و چین، می تواند استقلال اقتصادی و سیاسی خود را تضمین کرده و خود را به عنوان یک امپراطوری جدید در صحنه جهانی تأیید کند؟