◾️ هر بار که از خواب بیدار می شم، به این فکر می کنم که به چند شکل و چند صورت دیگه می خوای به خوابم بیای. خسته شدم از خواب دیدنت…

زمانی که با او همنشین بودم، هرگز او را در رویا نمی دیدم. حالا از هم دوریم اما در رویا با هم هستیم و عجیب اینکه از زمانی که با انسان های مهربان در همسایگی اینجا آشنا شده ام، تصویر او را در رویا می بینم. گویی می خواهد به من بگوید: هر چه می خواهی این سو و آن سو نگاه کن؛ مطمئن باش موجودی دلربا تر و محبوب تر از من نخواهی یافت. و اینگونه سیمای او در هر رویای من جلوه گر می شود.

▫️هر داستان عاشقانه، بالقوه، داستان اندوه نیز است 🖤

🔊 اپیزود بیست و سوم، قسمت پنجم مجموعه “قطار” منتشر شد.

کتاب های استفاده شده در این قسمت:

عکاسی، بالون سواری، عشق و اندوه/جولین بارنز/ترجمه عماد مرتضوی

خویشاوندی های اختیاری/ گوته/ ترجمه سعید پیرمرادی

لطف می کنید اگر که پادکست رو دوست داشتید از ما حمایت کنید و به دوستان و اطرافیانتون معرفیش کنید🌷

Instagram: Hermes.pod