
Sign up to save your podcasts
Or
بسم الله الرحمن الرحیم / این اپیزود در بر دارنده ی دو عنوان : " از خداوند ولی التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حال ها و بیان کردن وخامت ضررهای بی ادبی" و همچنین " ملاقات پادشاه با آن طبیب الهی که در خوابش بشارت داده بودند به ملاقات او " می باشد
در این اپیزود مفهوم ادب و نوع پرداخت مولانا به این موضوع و نحوه ی برخورد پادشاه با حکیم الهی توضیح داده می شود
...
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم شد از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
مایده از آسمان در میرسید
بیشری و بیع و بیگفت و شنید
درمیان قوم موسی چند کس
بیادب گفتند کو سیر و عدس
منقطع شد نان و خوان آسمان
ماند رنج زرع و بیل و داسمان
باز عیسی چون شفاعت کرد حق
خوان فرستاد و غنیمت بر طبق
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدایان زلهها برداشتند
لابه کرده عیسی ایشان را که این
دایمست و کم نگردد از زمین
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری
زان گدارویان نادیده ز آز
آن در رحمت بریشان شد فراز
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بیباکی و گستاخیست هم
هر که بیباکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست
از ادب پرنور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرات رد باب
...
4.4
77 ratings
بسم الله الرحمن الرحیم / این اپیزود در بر دارنده ی دو عنوان : " از خداوند ولی التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حال ها و بیان کردن وخامت ضررهای بی ادبی" و همچنین " ملاقات پادشاه با آن طبیب الهی که در خوابش بشارت داده بودند به ملاقات او " می باشد
در این اپیزود مفهوم ادب و نوع پرداخت مولانا به این موضوع و نحوه ی برخورد پادشاه با حکیم الهی توضیح داده می شود
...
از خدا جوییم توفیق ادب
بیادب محروم شد از لطف رب
بیادب تنها نه خود را داشت بد
بلک آتش در همه آفاق زد
مایده از آسمان در میرسید
بیشری و بیع و بیگفت و شنید
درمیان قوم موسی چند کس
بیادب گفتند کو سیر و عدس
منقطع شد نان و خوان آسمان
ماند رنج زرع و بیل و داسمان
باز عیسی چون شفاعت کرد حق
خوان فرستاد و غنیمت بر طبق
باز گستاخان ادب بگذاشتند
چون گدایان زلهها برداشتند
لابه کرده عیسی ایشان را که این
دایمست و کم نگردد از زمین
بدگمانی کردن و حرصآوری
کفر باشد پیش خوان مهتری
زان گدارویان نادیده ز آز
آن در رحمت بریشان شد فراز
ابر بر ناید پی منع زکات
وز زنا افتد وبا اندر جهات
هر چه بر تو آید از ظلمات و غم
آن ز بیباکی و گستاخیست هم
هر که بیباکی کند در راه دوست
رهزن مردان شد و نامرد اوست
از ادب پرنور گشتهست این فلک
وز ادب معصوم و پاک آمد ملک
بد ز گستاخی کسوف آفتاب
شد عزازیلی ز جرات رد باب
...
1,411 Listeners
7,789 Listeners
5,962 Listeners
480 Listeners
231 Listeners
145 Listeners
471 Listeners
2,921 Listeners
12 Listeners
347 Listeners
2,190 Listeners
244 Listeners