شعر فارسی با آمر قوانینی

خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش، مولانا


Listen Later

همه صید ها بکردی، هله، میر بار دیگر

سگ خویش را رها کن که کند شکار دیگر

همه غوطه ها بخوردی، همه کارها بکردی

منشین ز پای یک دم، که بماند کار دیگر

همه نقدها شمردی، به وکیل‌ در سپردی

بشنو از این محاسب، عدد و شمار دیگر

تو بسی سمن بران را، به کنار در گرفتی

نفسی کنار بگشا، بنگر کنار دیگر

خنک آن قمار بازی که بباخت هر چه بودش

و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر

تو به مرگ و زندگانی هله، تا جز او ندانی

نه چو روسپی که هر شب، کشد او به یار دیگر

نظرش به سوی هر کس، به مثال چشم نرگس

بُوَدش ز هر حریفی، طرب و خمار دیگر

همه عمر خوار باشد، چو برِ دو یار باشد

هله، تا تو رو نیاری، سویِ پشت دار دیگر

که اگر بتان چنین‌اند، ز شه تو خوشه‌ چینند

نبده ست مرغ جان را، به جز او مطار دیگر

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

شعر فارسی با آمر قوانینیBy Amer Ghavanini