ملت عشق The Forty Rules of love

ملت عشق The Forty Rules of love

مولوی می‌گوید عشق چیزی نیست که بیرون بشود پیدایش کرد. درونی است. تنها کاری که باید بکنیم این است که موانعی را که در درونمان جلو عشق را می‌گیرند پیدا کنیم و از میان برداریم...

ملت عشق The Forty Rules of love

 تقدیر به آن معنا نیست که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده. به همین سبب این که انسان گردن خم کند و بگوید: چه کنم، تقدیرم این بوده ! نشانه جهالت است. تقدیر همه ی راه نیست، فقط تا سر دو راهی هاست. گذرگاه مشخص است، اما انتخاب گردش ها و راه های فرعی در دست مسافر است. پس نه بر زندگی ات حاکمی و نه محکوم آن.

ملت عشق The Forty Rules of love

عشق در نظر کسی که عاشق نیست، کلمه ای خشک و توخالی است. نیمی فریب، نیمی سفسطه . آن که عاشق نیست عشق را نمی تواند درک کند، آن که عاشق ست نمی تواند وصف کند. در جایی که کلمه ها توان ندارند، عشق را مگر می توان در قالب سخن ریخت.

ملت عشق The Forty Rules of love

ملت عشق The Forty Rules of love

 اندیشیدن به پایان راه کاری بیهوده است. وظیفه تو فقط اندیشیدن به نخستین گامی است که بر می داری. ادامه اش خود به خود می آید.

ملت عشق The Forty Rules of love

 اگر چشم انتظار احترام و توجه و محبت دیگرانی، ابتدا این ها را به خودت بدهکاری. کسی که خودش را دوست نداشته باشد ممکن نیست دیگران دوستش داشته باشند. خودت را که دوست داشته باشی، اگر دنیا پر از خار هم بشود، نومید نشو، چون به زودی خارها گل می شود.

ملت عشق The Forty Rules of love

آلودگی اصلی نه در بیرون و در ظاهر، بلکه در درون و دل است. لکه ی ظاهری هر قدر هم بد به نظر بیاید؛ با شستن پاک می شود، با آب تمیز می شود. تنها کثافتی که با شستن پاک نمی شود؛ حسد و خباثت باطنی است که قلب را مثل پیه در میان می گیرد.

ملت عشق The Forty Rules of love

تمام کائنات با همه ی لایه‌ها و با همه ی بغرنجی‌اش در درون انسان پنهان است. شیطان مخلوقی ترسناک نیست که بیرون از ما در پی فریب دادنمان باشد، بلکه صدایی است در درونِ خودمان. در خودت به دنبال شیطان بگرد، نه در بیرون و در دیگران.

ملت عشق The Forty Rules of love

به جای مقاومت در برابر تغییراتی که خدا برایت رقم زده است، تسلیم شو. بگذار زندگی با تو جریان یابد، نه