مهدی حمیدی شیرازی

مهدی حمیدی شیرازی | کرم پیله


Listen Later

▨ نام شعر: کرمِ پیله

▨ شاعر: مهدی حمیدی شیرازی

▨ با صدای: مهدی حمیدی شیرازی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــــــ

پاسخی به فریدون توللی عزیز

ــــــــــــــــــ

گر احوالم بخواهی ای سخندان

همان احوال شومِ دردمندان


نبینی گر مرا تا بنگری حال

بزیر پتک بنگر حال سندان


بگرید جان به زاری هر سحرگاه

که در تن ماند و سر زد صبحِ خندان


چو کرمِ پیله از تاری که رشتم

درون خانهٔ خویشم به زندان


به ببر استخوان‌بشکسته مانم

که بهراسد ز سُمّ گوسفندان


توانایی‌ست عین ناتوانی

چو پستی گیرد اقبالِ بلندان


به تار عنکبوت افتند در بند

بسا رویین‌تنان و دیوبندان


کَنند از بچه‌شیران، مورکان پوست

بنالد شیر با آن چنگ و دندان


لگدمالم به پای گاوریشان*

گرفتارم به دست ریشخندان**


به سوز مبهمی در گرمی خواب

جهم از جای هر دم چون سپندان


نه شادم از دم سنگین‌ضمیران

نه مستم از لب نازک‌پرندان


چه حاصل با سواران زمین‌گیر

سخن گفتن ز جولان سمندان


اگر زندان تن نشکستم از قهر

گمان بردم که باقی نیست چندان


بزرگا آنکه غمها کشت و دل بست

به سیمین‌ساق این زرین‌کمندان

دکتر مهدی حمیدی شیرازی

دوازدهم امرداد ۱۳۵۰ - تهران

از کتاب فنون شعر و کالبدهای پولادین آن، صفحه ۱۴۰

ـــــــــ

پی‌نوشت اول: گاوریشان به معنی احمق‌ها

پی‌نوشت دوم: ریشخندان به معنی مردم مسخره، مسخرگان

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

مهدی حمیدی شیرازیBy شهروز کبیری