
Sign up to save your podcasts
Or
▨ نام قطعه: غمگنانهترین نجابت جنون
▨ شاعر: مهدی اخوان ثالث
▨ با صدای: مهدی اخوان ثالث
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
در این برنامه میخواهم از جغرافیای غمگنانهترین نجابتِ جنون، چند کلمه برای شما حرف بزنم.
غمگنانهترین نجابتِ جنون در قلمرو زور و زر و عقلهای مزدور و زبون
به مثابۀ فریاد و فغانهایی پر دریغ و درد از دوردستِ کویرهای حیرت و هیهات
در خاموشنای تاریکیِ بیفریاد
آن هم در روزگارهای تاراج و صلابت و سلطۀ زر و زور و بیداد
و زمانهٔ جداییِ دردناکِ فضیلتِ عقل از شرف و سلامت نفسِ انسانی
که پذیرفتهترین توجیه و تعریف عقل در بدیههٔ جاری، مثل بدیهیات رایج روزگار
تلوّن، حیلهگری، قلاشی، قلابی و فرصتطلبیست
و غلبهجویی به هر قیمت و وسیلهای که ممکنه
هوشمندی و فراست، معنی متداولش خویشتنپرستی و کسب توانایی و توانگریست
از هر طریق که ممکن باشه
و فضایلِ عالی انسانی، غربتآلودترین ایامِ اسارت خود رو در نومیدی از هر ششجهت میگذرانند
و فریادشان ضعیفترین نالههای نشنیدنی زمانهست
و بیشنوندهترین افسانه
محو و فراموش، در هیاهوی بیحد و کرانه
گوید ار دیوانه گستاخ و گزاف
تو مکن از سرکشی با او مصاف
آنکه اینجا مست و لایعقل بوَد
بیقرار و بیکس و بیدل بوَد
تو زبان از طعنهٔ او دور دار
عاشق و دیوانه را معذور دار
خوش بوَد گستاخیِ دیوانگان
خوش همی سوزند چون پروانگان
(عطار)
▨
مهدی اخوان ثالث
متخلص به م. امید
بخشی از اجرای مهدی اخوان ثالث در تلویزیون، به سال ۱۳۵۹
▨ نام قطعه: غمگنانهترین نجابت جنون
▨ شاعر: مهدی اخوان ثالث
▨ با صدای: مهدی اخوان ثالث
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــــــ
در این برنامه میخواهم از جغرافیای غمگنانهترین نجابتِ جنون، چند کلمه برای شما حرف بزنم.
غمگنانهترین نجابتِ جنون در قلمرو زور و زر و عقلهای مزدور و زبون
به مثابۀ فریاد و فغانهایی پر دریغ و درد از دوردستِ کویرهای حیرت و هیهات
در خاموشنای تاریکیِ بیفریاد
آن هم در روزگارهای تاراج و صلابت و سلطۀ زر و زور و بیداد
و زمانهٔ جداییِ دردناکِ فضیلتِ عقل از شرف و سلامت نفسِ انسانی
که پذیرفتهترین توجیه و تعریف عقل در بدیههٔ جاری، مثل بدیهیات رایج روزگار
تلوّن، حیلهگری، قلاشی، قلابی و فرصتطلبیست
و غلبهجویی به هر قیمت و وسیلهای که ممکنه
هوشمندی و فراست، معنی متداولش خویشتنپرستی و کسب توانایی و توانگریست
از هر طریق که ممکن باشه
و فضایلِ عالی انسانی، غربتآلودترین ایامِ اسارت خود رو در نومیدی از هر ششجهت میگذرانند
و فریادشان ضعیفترین نالههای نشنیدنی زمانهست
و بیشنوندهترین افسانه
محو و فراموش، در هیاهوی بیحد و کرانه
گوید ار دیوانه گستاخ و گزاف
تو مکن از سرکشی با او مصاف
آنکه اینجا مست و لایعقل بوَد
بیقرار و بیکس و بیدل بوَد
تو زبان از طعنهٔ او دور دار
عاشق و دیوانه را معذور دار
خوش بوَد گستاخیِ دیوانگان
خوش همی سوزند چون پروانگان
(عطار)
▨
مهدی اخوان ثالث
متخلص به م. امید
بخشی از اجرای مهدی اخوان ثالث در تلویزیون، به سال ۱۳۵۹