مهدی اخوان ثالث | با صدای خودش

مهدی اخوان ثالث | کتیبه


Listen Later

▨ نام شعر: کتیبه (تخته سنگ)

▨ شاعر: مهدی اخوان ثالث

▨ با صدای: مهدی اخوان ثالث

▨ موسیقی: رامین جوادی

▨ پالایش و تنظیم: شهروز

ــــــــــــــــــ

فتاده تخته‌سنگ آنسوی‌تر، انگار کوهی بود

و ما این‌سو نشسته، خسته‌انبوهی

زن و مرد و جوان و پیر

همه با یکدیگر پیوسته، لیک از پای

وَ با

زنجیر

اگر دل می‌کشیدت سوی دلخواهی

به سویش می‌توانستی خزیدن، لیک تا آنجا که رخصت بود

تا زنجیر


ندایی بود در رویای خوف و خستگی‌هامان

و یا آوایی از جایی، کجا؟ هرگز نپرسیدیم

چنین می‌گفت:

فتاده تخته‌سنگ آنسوی، وز پیشینیان پیری

بر او رازی نوشته است، هرکس طاق هرکس جفت


چنین می‌گفت چندین بار

صدا، و آنگاه چون موجی که بگریزد ز خود در خامشی می‌خفت

و ما چیزی نمی‌گفتیم

و ما تا مدتی چیزی نمی‌گفتیم

پس از آن نیز تنها در نگه‌مان بود اگر گاهی

گروهی شک و پرسش، ایستاده بود

و دیگر

سیل و خیلِ خستگی بود و فراموشی

و حتی در نگه‌مان نیز خاموشی

و تخته‌سنگ آن سو اوفتاده بود


شبی که لعنت از مهتاب می‌بارید

و پاهامان ورم می‌کرد و می‌خارید

یکی از ما که زنجیرش کمی سنگین‌تر از ما بود

لعنت کرد گوشش را و نالان گفت:‌ باید رفت

و ما با خستگی گفتیم

 لعنت بیش بادا گوشمان را چشممان را نیز

باید رفت

و رفتیم و خزان رفتیم تا جایی که تخته‌سنگ آنجا بود

یکی از ما که زنجیرش رهاتر بود، بالا رفت، آنگه خواند:

کسی راز مرا داند

که از این‌رو به آن‌رویم بگرداند


و ما با لذتی بیگانه این رازِ غبارآلود را مثل دعایی زیر لب

تکرار می کردیم

و شب شطّ جلیلی بود پر مهتاب

هلا، یک... دو... سه.... دیگر بار

هلا، یک... دو... سه.... دیگر بار

عرق‌ریزان، عزا، دشنام، گاهی گریه هم کردیم

...

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

مهدی اخوان ثالث | با صدای خودشBy شهروز کبیری