
Sign up to save your podcasts
Or
▨ نام شعر: ای وطن من (بخشی از این قصیده)
▨ شاعر: ملک الشعرا بهار
▨ با صدای: فریدون فرحاندوز
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
ای خطّهٔ ایران مِهین، ای وطن من
ای گشته به مهرِ تو عجین جان و تن من
{ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دلِ پُر حَزَن من}
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغِ گل و لاله و سرو و سمن من
{بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بارخدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بیبرگ
کز بافتهٔ خویش نداری کفن من}
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کسی (نگریانَد کس) را سخن من
وآنگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
▨
ملکالشعرا بهار
ـــــــــ
پینوشت: این دکلمه فقط شامل بخشهایی از این قصیده است. بخشهای دکلمه نشده در داخل آکولاد آمده است.
▨ نام شعر: ای وطن من (بخشی از این قصیده)
▨ شاعر: ملک الشعرا بهار
▨ با صدای: فریدون فرحاندوز
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ـــــــــــــــــ
ای خطّهٔ ایران مِهین، ای وطن من
ای گشته به مهرِ تو عجین جان و تن من
{ای عاصمهٔ دنیی آباد که شد باز
آشفته کنارت چو دلِ پُر حَزَن من}
دور از تو گل و لاله و سرو و سمنم نیست
ای باغِ گل و لاله و سرو و سمن من
{بس خار مصیبت که خلد دل را بر پای
بی روی تو، ای تازه شکفته چمن من
ای بارخدای من گر بیتو زیم باز
افرشتهٔ من گردد چون اهرمن من
تا هست کنار تو پر از لشکر دشمن
هرگز نشود خالی از دل محن من
از رنج تو لاغر شدهام چونان کز من
تا بر نشود ناله نبینی بدن من
دردا و دریغا که چنان گشتی بیبرگ
کز بافتهٔ خویش نداری کفن من}
بسیار سخن گفتم در تعزیت تو
آوخ که نگریاند کسی (نگریانَد کس) را سخن من
وآنگاه نیوشند سخنهای مرا خلق
کز خون من آغشته شود پیرهن من
و امروز همیگویم با محنت بسیار
دردا و دریغا وطن من، وطن من
▨
ملکالشعرا بهار
ـــــــــ
پینوشت: این دکلمه فقط شامل بخشهایی از این قصیده است. بخشهای دکلمه نشده در داخل آکولاد آمده است.