
Sign up to save your podcasts
Or
غمنامه ی رستم و سهراب به دوران پادشاهی کی کاوس تعلق دارد. استاد طوس، فردوسی بزرگ، در شاهنامه داستان را بدینگونه آغاز کرده است: روزی رستم در راه نخجیر، وقتی به نزدیکی مرز توران رسید؛ شکاری انجام داد و بعد تصمیم گرفت کمی استراحت کند. وقتی از خواب بیدار شد؛ از رخش جز ردپایی اثری ندید. ناگزیر به دنبال رخش گشت تا به شهر سمنگان رسید. بزرگان، ناموران و شاه سمنگان به استقبال او رفتند و شاه سمنگان از جهان پهلوان خواست؛ به درگاه او برود و استراحت کند تا رخش پیدا شود. تهمینه، دختر شاه سمنگان دل به رستم بست و به همسری او در آمد. بعد از چندی رستم بعد از پیدا کردن رخش، عزم برگشت به ایران را کرد و
منابع:
غمنامه ی رستم و سهراب به دوران پادشاهی کی کاوس تعلق دارد. استاد طوس، فردوسی بزرگ، در شاهنامه داستان را بدینگونه آغاز کرده است: روزی رستم در راه نخجیر، وقتی به نزدیکی مرز توران رسید؛ شکاری انجام داد و بعد تصمیم گرفت کمی استراحت کند. وقتی از خواب بیدار شد؛ از رخش جز ردپایی اثری ندید. ناگزیر به دنبال رخش گشت تا به شهر سمنگان رسید. بزرگان، ناموران و شاه سمنگان به استقبال او رفتند و شاه سمنگان از جهان پهلوان خواست؛ به درگاه او برود و استراحت کند تا رخش پیدا شود. تهمینه، دختر شاه سمنگان دل به رستم بست و به همسری او در آمد. بعد از چندی رستم بعد از پیدا کردن رخش، عزم برگشت به ایران را کرد و
منابع: