انحرافات چیستند؟
نوشتۀ سرجیو بنونوتو
ترجمۀ آرمین دارابینژاد و سعید سهیلی
اپیزود دوم
از متن کتاب:
پدیدۀ منحرفانه، به رغم تلاشهایی که بسیاری از روانکاوان برای بازپروریِ آنها و داخل کردنشان به سرسرایِ ذهنگرایان داشتهاند، همچنان ما را به واقعیتِ بیبندوبارِ برخی از شهودهایِ ظریفِ فروید بازمیگردانند. بهواقع روانکاوی حوزهای محترم نیست و حتی امروز نیز به قدر کافی نتوانستهاند جنسیزداییاش کنند. هرچهنباشد، روانکاوی به سکسوالیته همان نقشِ سراسر پررنگی را میدهد که پیشاپیش در زیستِ آدمی به عهده دارد. مگر نه که بیشتر رمانها، فیلمها، ترانهها، شایعهها، سروسرداشتن با همسایهها و غیره، موضوعشان عشق و رابطۀ است؟ فرانسوا تروفو همیشه میگفت: «اگر به من اثبات میکردید که 99.9 فیلمها دربارۀ عشقاند، باز هم به شما میگفتم که کافی نیست.» عشق، اروس، و مشکلات زوجی جمله نقشی اساسی در زندگی ما دارند. معمولاً وقتی کسی حرف عشق را به میان میآورد، گوشهای ما تیز میشوند. بنابراین، فروید صرفاً آمد و به لیبیدو –به سیاقی که آن ایام با خود جلوهای علمی داشت– همان معنایی را داد که پیشتر مردم به آن داده بودند. روانکاوی به رغم ظواهرش، تئوریای است عامهپسند و پشت زبانِ فنّی و تخصصیاش، با نگرشی روبهروییم که بسیار به گفتار و اندیشۀ مردم کوچهوخیابان و به خصوص طبقات پایین، نزدیک است. در حقیقت، روانکاوی در سدۀ بیستم، به دانش عامه ارج و قربی بخشید.