
Sign up to save your podcasts
Or
محو میباید نه نحو اینجا بدان
گر تو محوی بیخطر در آب ران
آب دریا مرده را بر سر نهد
ور بود زنده ز دریا کی رهد
چون بمردی تو ز اوصاف بشر
بحرِ اسرارت نهد بر فرق سر
محو در اصطلاح صوفیه زایل کردن وجود خود و مستغرق شدن در ذات حق است. محو در نظریه کلونینگر شهود است که زنده و نادوسوگراست تصویری زنده از تجارب زندگی شخصی در زمینه مکانی و زمانی طبیعی آنها همچون خاصیت موج بودن نور. در صورتیکه استنتاج نحو است. حافظه معنایی باعث تقلیل زندگی به مفاهیم انتزاعی و واقعیتهای کلی میشود که بیجان است و دوسوگرا مثل خاصیت ذره نور!
محو میباید نه نحو اینجا بدان
گر تو محوی بیخطر در آب ران
آب دریا مرده را بر سر نهد
ور بود زنده ز دریا کی رهد
چون بمردی تو ز اوصاف بشر
بحرِ اسرارت نهد بر فرق سر
محو در اصطلاح صوفیه زایل کردن وجود خود و مستغرق شدن در ذات حق است. محو در نظریه کلونینگر شهود است که زنده و نادوسوگراست تصویری زنده از تجارب زندگی شخصی در زمینه مکانی و زمانی طبیعی آنها همچون خاصیت موج بودن نور. در صورتیکه استنتاج نحو است. حافظه معنایی باعث تقلیل زندگی به مفاهیم انتزاعی و واقعیتهای کلی میشود که بیجان است و دوسوگرا مثل خاصیت ذره نور!