شايد اين ديدگاه بديعى باشد كه هر كجا در هر گوشه از جهان، نشانى از عشق هست. همه بدون استثناء خبر از ميلى و محبتى به نشان معشوق ازلى دارد. چه در ديگران و چه در وجود خودمان. آتش عشق شايد جز همين نيست كه به تعبير مولانا از «نيستان» دور افتادهايم، اما بويى از او را در وجود معشوق يافتهايم. اگر اين چنين باشد همه رتبههاى محبت يكى بيش نيستند هر چند به هزارها شكل، خود را نمايانده باشند. حضرت عبدالبهاء در عين حال كه يكى بودن محبت را تاكيد میكنند و بینهايت بودن رتبههاى آن را هم باز میگويند و نیز پنج رتبه را توصيف میكنند تا نمونهاى به دست داده باشند.