هر چند اين مثل عاميانه رايج باشد، اما هرگز اخلاقا نمیشود پذيرفت كه شخصى «مامور است و معذور». نه، مامور اگر حفظ شرافت انسانى را لحاظ ميكند نميبايست به اجراى حكمى تن بدهد كه میداند نارواست. شايد يكى از تلخترين رنجها مواجه آن مامورى است كه بر سر دوراهى گير كرده است. دلش او را نهيب میزند كه اين كار شايسته نيست، فاجعه انسانى است، اما از سويى آنقدر يكدله نشده كه هر هزينهاى را براى سرباز زدن از آن كار به جان بخرد. اين رنجى بود كه سامخان ارمنى از آن رنج ميبرد.