کافه‌ام انتهای یک کوچه‌درختی بود؛. پنجره‌هایش رو به حیاط باغی باز می‌شد که پر از کاج‌های بلند و بیدهای مجنون بود. جوی آبی از کنار در ورودی‌اش می‌گذشت و بچه‌گربه‌ها جلویش از سر و کول هم بالا می‌رفتند. قاب‌ها و صندلی‌ها و فنجان‌ها و دیوارها همان بود که می‌خواستم و چشمان مشتری‌هایم همیشه برق می‌زد.

کافه‌ام پر از رنگ و نور و موسیقی بود و زنگوله‌ای جلوی درش آویخته بود که صدایش از بهشت می‌آمد.

همیشه یا اردیبهشت بود یا اول پاییز. خودم برای فصل‌ها تصمیم می‌گرفتم و اگر همه چیز بر وفق مراد بود قطعاً اواخر اسفند بود.

کافه‌ام کوچک بود اما انگار برای آنان که دوستشان داشتم همیشه صندلی خالی داشت.

اسمش... اما اسمش را یادم نیست از بس که در رویایم صدایش کرده بودم «کافه‌ام» و حالا حتی نشانی‌اش را از یاد برده‌ام.

گاهی رویاهایت را مرور کن تا مثل من روی میزهای کافه‌ات خاک ننشیند.

قسمت هفتم، پایان مهر ماه سال ۱۴۰۳

سردبیری و اجرا: نیلوفر لاری پور

مهمان این قسمت: رویا یعقوبی

موسیقی‌های این قسمت:

خونه - ناصر عبدالهی

CENGİZ COŞKUNER-ALLAH ALLAH

Far Away - Demis Roussos

همسایه - محسن چاوشی

دل من - داوود مقامی

یه حلقه طلایی - معین

ezel Unutamıyorum

Dilbar Dilbar- Alka Yagnik

SEZEN AKSU - Simdi Bana Kaybolan Yillarimi Verseler

تیتراژ ابتدایی کارتون سند باد

با همکاری:

سارا کنعانی

سعیده مهدی زاده تهرانی

سمیه مکوند حسینی

رویا رحیمی

امیرحسین پازاج

نرگس میرباقری

ضبط شده در استودیو آوش

صدابرداری و تدوین: رامین وطن نیا

تهیه‌کننده: فاطمه تهرانی

با حمایت کافه بالا

پادکست باریستا در رسانه‌های اجتماعی:

اینستاگرام باریستا

تلگرام باریستا

توییتر باریستا

سایت کافه بالا

Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.