Symptom | سیمپتوم

رشک قضیب و دیگر احساسات بد | اپیزود 1


Listen Later

اولین اپیزود کتاب رشک قضیب و دیگر احساسات بد منتشر شد.

بُرشی از متن کتاب:

از دیرباز تا کنون، زیگموند فروید را به زن‌ستیزی متهم کرده‌اند، زیرا ادعا کرد زنان درگیر رشک قضیب هستند. یادم هست وقتی اولین بار در کالج با این ایده مواجه شدم، کتاب فروید را پرت کردم گوشه اتاق خوابگاه و او را «مرتیکه احمق» نامیدم. اگر کس دیگری هم چنین واکنشی نشان دهد، سرزنش‌اش نمی‌کنم: بی‌تردید این ادعا به نوعی توهین‌آمیز است: اینکه دختر بچه به محض دیدن آلت برادرش به کهتری خود پی می‌برد و آرزوی داشتنش را در دل می‌پروراند.اما بعد از سه دهه مطالعه نظریه فمینیستی و حوزه‌های مرتبط با آن، نظرم تغییر کرد و دریافتم که می‌توان ادعای فروید را به شیوه متفاوتی بیان کرد:در جامعه‌ای که دارندگان آلت مردانه را از مزایای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی قابل توجهی بهره‌مند می‌کند، زنان باید کمی کُندذهن باشند که به آن رشک نورزند: آنان باید کمی کندذهن باشند که نخواهند از مزایای اجتماعی‌ای که به دارندگان آلت مردانه تعلق می‌گیرد بهره‌مند شوند، به ویژه اگر سفیدپوست باشند.

فروید (که از طرفی متفکر پیشرویی هم بود) نمی‌توانست همیشه از جنسیت‌زدگی موجود در بافتار فرهنگی قرن نوزدهمی خودش فراتر برود، به همین دلیل، واژه‌گزینی‌اش گاهی حاکی از آن است که اُبژۀ رشک خودِ آلت مردانه است، نه مزیت اجتماعی‌ای که بر آن دلالت دارد. با این اوصاف، می‌توان استدلالش را در مورد رشک قضیب گواه بر این مسئله دانست که زنان، در فرهنگ وینی‌ای که فروید در آن بزرگ شده است، فرصت چندانی برای ابراز ناکامی یا خشم‌شان در عرصه عمومی نداشتند و  به خوبی می‌دانستند که زنانگی، در مقایسه با مردانگی، اعتبار اجتماعی کمتری دارد. به عبارت دیگر، همان مفهوم رشک قضیب فروید که بسیاری از افراد اهانتی خفت‌آور به زنان می‌دانندش می‌تواند بازتفسیر نخستین نشانه نارضایتی زنانه باشد؛ می‌توان آن را پیش‌درآمدی بر آگاهی سیاسی فمینیستی بازتفسیر کرد.

با توجه به جایگاه مطیع و تابع زنان در طول تاریخ جوامع غربی، همان‌طور که در بسیاری از جوامع دیگر نیز چنین بوده است، باید بیش از آنکه از وجود رشک قضیب متحیر شویم، از این تعجب کنیم که چرا بیشتر به آن پرداخته نشده است. تا به امروز، جامعه ما تلویحاً (و گاهی صراحتاً) شخص دارای آلت مردانه را با عنوان «دارندۀ» چیزی و شخص فاقد آلت مردانه (را با عنوان «فاقد» چیزی  کدگذاری می‌کند. این مسئله حاکی از آن است که مرد یک سوژه فعال است، در حالی‌که زن، کسی که « ندارد»، اُبژه‌ای منفعل است: ناسوژه‌ای که باید سوژه (مرد) کاملش کند. پس چرا زنان فریاد اعتراض سر نمی‌دهند؟ چرا هر زن یک فمینیست پرشور نیست؟ اگه بدیهی بود دیگه مشکل چی بود؟ 


...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

Symptom | سیمپتومBy Saeed Soheili