اونی که می خواستی تو غبارا گم شد
مرغـی شد و پشت حصـارا گم شد
اسم تـــورو روبال مرغـــا نوشـت
رو کُنده ی سبـــز درختـــا نوشـــت
اونی که میخواستی از مرجان
یه روز که بارون میومد بهـش گفت
یه روز دیگه رو موج دریــا نوشت
دریا با موجاش اونو از خودش روند
مرغ هــوا گـم شد و اونو گریــــوند
اونی که میخواستی از مرجان
بـاد اومــد و تو جنگـلا قـــدم زد
اسم تــــو رو از همــه جا قلـــم زد
ببین جدایــــی چـــه به روزش آورد
چـه سرنوشتـــی که براش رقـــم زد..
تَب و تاب | عاشقانه های یونس محمدی
اجرای زنده ی تب و تاب، هر شب از رادیو اینترنتی اُدو