در این اپیزود از «یک جرعه حضور»، داستانی ساده و شخصی رو تعریف می‌کنم؛ از زمانی که زندگی سخت بود، اما جمله‌ای کوتاه از یک پیرمرد غریبه، تونست قلبم رو گرم کنه و بهم امید بده.

حرفم اینه که گاهی فقط یک لبخند، یک نگاه مهربون، یا یک جمله ساده می‌تونه زندگی کسی رو تغییر بده – حتی زندگی خودمون رو.

ما می‌تونیم همون دوستی برای خودمون باشیم، که همیشه دلمون می‌خواست کسی باشه…

In this episode of “A Sip of Presence”, I share a personal moment—how a simple sentence from a stranger lit up my heart during one of the hardest times in my life.

It’s a reminder that a smile or a kind word can change someone’s world—even our own.

We can become the friend we always wished we had.

در این اپیزود از «یه جرعه حضور» با هم داستان عقابی را مرور می‌کنیم که از دل طوفان، پرواز را دوباره به یاد می‌آورد. با هم درباره حس ارزشمندی، چالش‌هایی که ما را به خود واقعی‌مان می‌رساند، و قدرت عشق به خود صحبت می‌کنیم. این اپیزود دعوتی است برای باز کردن بال‌هایمان و پرواز، حتی در دل دردها و طوفان‌ها

In this episode of “A Sip of Presence,” we revisit the story of an eagle that remembers how to fly through the heart of the storm. Together, we talk about self-worth, the challenges that guide us back to our true self, and the power of self-love. This episode is an invitation to open our wings and soar — even through pain and storms.

In this first episode, I want to share the light I’ve found on my path — the small lessons, gentle awakenings, and heartfelt moments that have guided me. My wish is to walk this road together, to support each other, and to make this journey a little brighter. Let’s take this first step, together.

🔸 به فارسی:

تو این اپیزود اول می‌خوام نوری رو که تو مسیرم پیدا کردم با شما شریک بشم — همون درس‌های کوچیک، بیداری‌های آرام و لحظه‌هایی پر از قلب که راهنمای من بودن. دلم می‌خواد این مسیر رو کنار هم بریم، از هم حمایت کنیم و این سفر رو روشن‌تر کنیم. بیا این قدم اول رو با هم برداریم