شعر فارسی با آمر قوانینی

زکات زندگی، شهریار


Listen Later

شب همه بی تو کار من شکوه به ماه کردن است

روز ستاره تا سحر تیره به آه کردن است

متن خبر که یک قلم بی تو سیاه شد جهان

حاشیه رفتنم دگر نامه سیاه کردن است

چون تو نه در مقابلی عکس تو پیش رو نهیم

این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است

نو گل نازنین من تا تو نگاه می‌کنی

لطف بهار عارفان در تو نگاه کردن است

لوح خدا نمایی و آیینهٔ تمام‌قد

بهتر از این چه تکیه بر منصب و جاه کردن است

ماه عبادت است و من با لب روزه‌دار از این

قول و غزل نوشتنم بیم گناه کردن است

لیک چراغ ذوق هم این همه کشته داشتن

چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است

من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی

از دم مهد تا لحد در اشتباه کردن است

غفلت کائنات را جنبش سایه‌ها همه

سجده به کاخ کبریا خواه نخواه کردن است

از غم خود بپرس کو با دل ما چه می‌کند

این هم اگرچه شکوه شحنه به شاه کردن است

عهد تو سایه و صبا گو بشکن که راه من

رو به حریم کعبه لطف اله کردن است

گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی

پرسش حال دوستان گاه به گاه کردن است

بوسهٔ تو به کام من کوهنورد تشنه را

کوزهٔ آب زندگی توشهٔ راه کردن است

خود برسان به شهریار ای که در این محیط غم

بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردن است

...more
View all episodesView all episodes
Download on the App Store

شعر فارسی با آمر قوانینیBy Amer Ghavanini