علتهای جنگ داخلی در سوریه و درگیر شدن قدرتهای منطقهای و جهانی در آن با عوامل سببساز جنگ جهانی اول قیاسپذیر نیستند. اما پویایی و دوام این جنگ به ویژه حضور نظامی کشورهایی مانند روسیه و ایران در آن بسیار نگران کننده است. ناظران موشکافِ جنگ داخلی سوریه معتقدند که با آتش بس میان شورشیان و رژیم بشار اسد، به آسانی میتوان به حیات داعش و جبهۀ نصرت پایان داد. اما آتشبس به سود رژیم اسد نیست. زیرا این رژیم دیری است از نفس افتاده است و اگر حامیان خارجیاش دست از حمایت او بردارند، چندان دیر نمیپاید.
شنوندگان عزیز، سلام !
Chers auditeurs bonsoir
تاریخ تکرار نمیشود، هرچند همانندی رویدادها و وضعیتها در زمانهای گوناگون گاه این شبهه را ایجاد میکند که آنچه امروز روی میدهد، در گذشته نیز روی داده است. با این حال، خواندن تاریخ ضرورتی انکارناپذیر است و بیشک بر هشیاری و روشن اندیشی ما در برخورد به رویدادهای پیچیده و حساس روزگاری که در آن زندگی میکنیم میافزاید. درگیر شدن قدرتهای بزرگ جهانی و دولتهای منطقهای در جنگ داخلی سوریه ما را بیاختیار به یاد رویدادهایی میاندازد که به جنگ جهانی اول انجامیدند.البته این نکته را بیدرنگ باید بیفزایم که تحلیلگران و ناظران موشکافِ جنگ داخلی سوریه احتمال نمیدهند که این جنگ در وضع کنونیاش به جنگی رو در رو میان قدرتهای درگیر در آن بینجامد. با این حال، وخیمتر شدن آن را بسیار خطرناک میدانند.
La guerre civile syrienne qui n’était au départ qu’un conflit entre le régime d’Assad et ses opposants a impliqué au cours de son évolution non seulement de plus en plus de groupes insurgés, mais aussi la plupart des Etats de la région ainsi qu’un certain nombre de puissances mondiales qui s’y affrontent par procuration, et qui sont tous propulsés sur ce champs de bataille soit par solidarité confessionnelle soit par intérêts nationaux. Bien que la guerre se déroule essentiellement sur la terre syrienne, ses enjeux dépassent les frontières de ce pays
جنگهای بزرگ که چندین ملت در آنها درگیر میشوند علتهای گوناگون دارند. آتش این جنگها را معمولاً رویدادی تک افتاده اما اثرگذار برمیافروزد. آتش جنگ جهانی اول را ترور ولیعهد اتریش- مجارستان و همسرش به دست یک جدایی طلب صرب در 28 ژوئیۀ 1914 در سارایوو برافروخت. 32 ملت در این جنگ درگیر شدند، بعضیها از روی تعهد به پیمانی که پیش از جنگ بسته بودند و بعضی دیگر با انگیزههای ملی. این جنگ که چهار سال طول کشید، هشت میلیون و پانصد هزار کشته و نزدیک به بیست و یک میلیون زخمی به جای گذاشت و سببساز دگرگونیهای ایدئولوژیکی و سیاسی مهمی شد از جمله از میان رفتن سه امپراتوری روسیه، عثمانی و اتریش- مجارستان. به عقیدۀ بسیاری از مورخان، جنگ جهانی اول دو علت اساسی داشت. نخستین علت، رشد اقتصادی و نظامی آلمان و نیرومند شدن آن بود که از سویی به اتحادهای تازه انجامید و از سوی دیگر، مایۀ ترس دولتهای اروپایی شد. دومین علت، گسترش جنبشهای ناسیونالیستی به ویژه در بالکان بود.
Cette guerre, si elle n’est pas contenue et étouffée à court terme, pourrait facilement s’étendre et compromettre d’autres nations. Etant donné l’implication de certaines puissances régionales et mondiales, sa persistance risque de déstabiliser l’équilibre géostratégique de la région. Quelle que soit la cause initiale d’une guerre, si elle se déclenche et se perpétue dans une région à risque et si ses belligérants se multiplient au fil du temps, d’autres rivalités, qu’elles soient régionales ou mondiales, viendront inévitablement s’y greffer. C’était le cas de la Première Guerre mondiale à laquelle 32 nations ont été amenées à participer soit en raison des alliances contractées préalablement, soit pour des visées nationales
رشد قدرت صنعتی آلمان در دو دهۀ پیش از جنگ به این کشور امکان داد تا بر تواناییهای نظامیاش بیفزاید. آلمان پیش از آن نیز ارتشی ورزیده و مجهز داشت. نیرومند شدن آن روز به روز بر نگرانی دولتهای اروپایی میافزود، زیرا تعادل میان آنها را به هم میزد. از سوی دیگر، چندین دهه بود که جنبشهای ناسیونالیستی در بالکان گسترش مییافت و قدرتهای مسلط بر آن منطقه به ویژه امپراتوری اتریش- مجارستان نمیخواستند پاسخی درخور به خواستههای آن جنبشها بدهند. اُتو فون بیسمارک، نخستین صدراعظم آلمان از سال 1871 تا 1890 همواره کوشیده بود با مهار کردن بلندپروازیهای کشورش تعادل اروپا را حفظ کند. به عقیدۀ بعضی از مورخان این جنگ، برکناری بیسمارک در سال 1890 درواقع راه پیشروی به سوی جنگ اول را گشود.
Les rivalités entre les puissances européennes à la veille de la Première Guerre mondiale sont bien connues. Poussée par sa force industrielle et ses capacités militaires, l’Allemagne voulait se comporter comme une puissance militaire et économique, ce qui a suscité la crainte des autres Etats européens. La montée en puissance de ce pays fut un facteur décisif de l’accroissement des tensions en Europe. Mais il y avait aussi le développement des mouvements nationalistes surtout dans les Balkans contre lesquels l’Autriche-Hongrie mena une politique sans concession. On sait que les Balkans ont toujours été le vivier de mouvements nationalistes en raison de leur diversité ethnique aboutissant souvent à des affrontements impitoyables
روشن است که علتهای جنگ داخلی در سوریه و درگیر شدن قدرتهای منطقهای و جهانی در آن با عوامل سببساز جنگ جهانی اول قیاسپذیر نیستند. اما پویایی و دوام این جنگ به ویژه حضور نظامی کشورهایی مانند روسیه و ایران در آن بسیار نگران کننده است. درست است که این کشورها با انگیزههای گوناگون درگیر این جنگ شدهاند، اما یک خصلت مشترک دارند و آن اینکه هر دو از توانایی حضور چشمگیر اقتصادی در جهان بیبهره اند و همین سبب میشود که با نظامیگری خود بنمایند. قدرتهایی که به اعتبار نیروی اقتصادیشان در جهان امروز حضور دارند، تحولات این جنگ را میپایند تا بهتر بتوانند در فردای فرونشستن آن، از امکانی که برای توسعۀ اقتصادیشان فراهم خواهد آمد، بهرهمند شوند.
Eu égard aux éléments déclencheurs de la Première Guerre mondiale, la guerre civile en Syrie semble posséder tous les ingrédients nécessaires à un conflit susceptible d’embraser, sinon le monde, du moins le Moyen-Orient. L’engagement de la Russie aux côtés du régime d’Assad montre bien que ce pays se comporte encore comme un empire d’antan. Elle cherche à élargir sa zone d’influence en s’appuyant uniquement sur sa puissance militaire. Pour mieux apercevoir cet aspect arriéré de la Russie, il suffit de la comparer à la Chine qui, grâce à sa réussite économique, joue un rôle beaucoup plus important dans les relations internationales. La constance de cette guerre s’explique également par l’archaïsme des Etats qui s’y sont impliqués
ناظران موشکافِ جنگ داخلی سوریه معتقدند که با آتش بس میان شورشیان و رژیم بشار اسد، به آسانی میتوان به حیات داعش و جبهۀ نصرت پایان داد. آنان بر این حقیقت نیز پای میفشارند که آتشبس به سود رژیم اسد نیست. زیرا همه میدانند که این رژیم دیری است از نفس افتاده است و اگر حامیان خارجیاش دست از حمایت او بردارند، چندان دیر نمیپاید.
Espérons que les pourparlers en vue d’un cessez-le-feu entre la Russie et la coalition anti-Daech commandée par les Etats-Unis aboutiront, et par là-même sera écarté le risque d’embrasement régional. Un élargissement du conflit à l’ensemble du Moyen-Orient n’est bénéfique que pour ceux qui, parmi les belligérants, sont à bout de souffle
شاد و خرم باشید!
Je vous souhaite santé, bonheur et prospérité
Et j’espère vous retrouver dans la prochaine émission