Share Clue | سرنخ
Share to email
Share to Facebook
Share to X
توی این سرنخ سراغ کتاب «پیگیر اخبار نباشید» رفتم.
اگه کرونا ما رو به کشتن نده، قطعا پیگیری اخبار کرونا ما رو آخر سر به سختی می اندازه. در واقع فکر نمیکنم اونقدری که اخبار کرونا تا الان به سلامت جامعه انسانی ضربه زده، عمرا اگه خود کرونا آدم کشته باشه. یعنی این اخبار ضدونقیض و تایید و تکذیبها مثل شیشه و الکل افتادن به جونمون! هر چی هم میزنیم و پیگیری میکنیم، باید دوز رو ببریم بالاتر! هرچی پیگیری میکنیم استرسمون بیشتر میشه تا ببینیم تهش چی میشه. اگه یه کم شک کردین که آیا این حجم از پیگیری اخبار واقعا لازمه یا نه؟ آیا یه جای کار داره میلنگه یا داره نمیلنگه، پیشنهاد میکنم این قسمت پادکست سرنخ رو با دقت گوش کنین.
خرید نسخه آنلاین کتاب از فیدیبو
توی این سرنخ سراغ کتاب «تفکر زائد» رفتم.
فرض کنید توی یه رستوران نشستید و منتظر هستید تا سفارشتون رو بیارن که متوجه میشین یه فرد نیازمند و فقیر با یه سر و وضع خیلی داغون وارد رستوران میشه و میره نزدیک یه میز و از خانمی که پشت میز هست درخواست غذا می کنه و او هم درخواستش رو قبول می کنه و نصف پیتزاش رو به اون فرد گرسنه میده… حالا ممکنه یه نفر این صحنه رو ببینه و بگه عجب زن سخاوتمند و بخشنده ای ... ممکنه یه نفر دیگه بگه رفتار این خانم اشتباه بوده و باعث گداپروری میشه... چیزی که این کتاب قصد داره به ما نشون بده اینه که در واقع یه چیزی وجود داره به اسم واقعیت و یه چیزی وجود داره به اسم برداشت ما از واقعیت که میشه تفسیر هر فرد در مواجه با یک واقعیت… پس یک اتفاق یکسان… یک حقیقت یکسان… می تونه اتفاق بیفته اما زمین تا آسمون برداشت و تفسیر دو نفر که شاهدش هستن می تونه با هم متفاوت باشه… حالا این به خودی خود چیز بدیه که برداشت های متفاوتی از یک واقعیت وجود داره؟ آیا می تونه مشکل ساز باشه؟… این سوالات مواردی هست که نویسنده سعی کرده در این تاب باهاشون کشتی بگیره و یه نگاه جدیدی به مسایل رو برای ما باز بکنه.
توی این سرنخ سراغ کتاب «فلسفهای برای زندگی: رواقی زیستن در دنیای امروزی» رفتم.
توی این کتاب نویسنده در مورد فلسفه زندگی حرف میزنه و اینکه ممکنه بارها و بارها این سوال رو از خودمون بپرسیم که از زندگی چه میخواهیم؟ یا چه چیزی باید بخواهیم؟ چه جوری باید توی زندگی به آرامش برسیم؟ نویسنده سعی میکنه از منظر فلسفهی رواقی برای این سوالات جوابهای کاربردی پیدا کنه... در واقع در مقدمه توضیح میده که من در نگارش کل کتاب تصور میکردم اگه بنیانگذارهای فلسفه رواقی میخواستن برای انسان قرن ۲۱ حرف بزنن چی میگفتن... و با همین فرمون کتاب رو نوشته
خرید کتاب از طاقچه
توی این سرنخ سراغ کتاب «مینیمالیسم دیجیتال» رفتم.
نویسنده این کتاب… همون نویسنده کتاب کارعمیقه… ... توی این کتاب نویسنده تفکر مینیمالیسم یا سادهگرایی رو وارد دنیای دیجیتال و گوشیهای هوشمند کرده . اما از همه جذاب تر اینه که نویسنده تکنولوژی گریز و سنتی پسند نیست… بلکه خودش دانشمند داده است… علوم کامپیوتر خوانده توی دانشگاه ام آی تی و اتفاقا شغلش هم توی همین حوزه است… و خوب کسی که خودش تا گردن توی دنیا تکنولوژیه و درس و شغل و تخصصش هم از همین جا نشات گرفته... وقتی استفاده زیادی از تکنولوژی رو نقد می کنه خیلی جذاب میشه.
توی این سرنخ سراغ کتاب «بهرهگیری مثبت از خشم» رفتم.
این کتاب در سال ۱۹۸۵ … یعنی حدود ۳۵ سال پیش برای اولین بار چاپ شد … و تا امروز به ۲۵ زبان مختلف دنیا ترجمه شده… و به صورت متوسط فقط سالی ۲ میلیون نسخه انگلیسی این کتاب فروخته میشه… اما چیه این کتاب برای من جذاب بود که برای این قسمت انتخابش کردم؟… در واقع این کتاب به دنبال تعریف جدیدی از هیجان خشمه… نگاه جدیدی به تجربه خشم و بروز اون در انسان داره… و خوب سعی میکنه تصویر زشت و ناپسند بودن مطلق این هیجان رو به چالش بکشه… نکته بعدی هم که میخوام اشاره کنم این که نویسنده کتاب تقریبا تمام کتاب رو با مثالهای خشمهای سرکوب شده زنان… مخصوصا در خانواده پیش میبره اما من پیشنهاد میکنم محتوا این کتاب رو فارغ از جنسیت گوش کنید... حتی اگر نسبت سرکوب خشم در خانمها بیشتر باشه اما اصل نکته تجربه و بروز هیجان خشم الزاما ارتباطی با جنسیت نداره… و بروز درست هیجان خشم و تبعات سرکوبش مرد و زن نمیشناسه.
خرید نسخه آنلاین کتاب از فیدیبو
توی این سرنخ سراغ کتاب «پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است» رفتم.
ایده اصلی نویسندههای کتاب اینه که مشکل ما این نیست که خیلی چیزها رو توی زندگی نمیدونیم… اتفاقا برعکس.… مشکل اینه ما زیادی میدونم… زیادی برای هر سوالی جواب داریم… زیادی پاسخ برای دغدغهها داریم… و این باعث شده از حکمت ندانستن دور بشیم… نویسندههای کتاب معتقدند ما نباید به دنبال پاسخهای بهتر برای سوال هامون باشیم و صرفا جواب های بهتر رو جایگزین کنیم… بلکه بهتره ما به موضع پرسشگری معصومانهمون برگردیم… مثل وقتی کودک بودیم خیلی بیپروا میپرسیدیم و واقعا به دنبال جواب میگشتیم… این کتاب میخواد به ما یاد بده چطور میتونیم مهارت سوال پرسیدن رو یاد بگیریم و تقویت کنیم... برای این هدف هم چهارده موضوع رو به چالش می کشه تا ایده خودش برای سوال پرسیدن رو نشون بده.
خرید کتاب با بهترین قیمت
توی این سرنخ سراغ کتاب «در ستایش بطالت» رفتم.
برتراند راسل فیلسوف فقید و مورد علاقه من توی این کتاب که البته در واقع مقالهای بوده که در سال ۱۹۳۲ منتشر شده صحبت از این میکنه که اگر هر فرد در طول روز فقط ۴ ساعت کار کنه و بقیه زمان خودش رو به فراغت بگذرونه دنیا جای بهتری خواهد شد... در این مورد تحقیقات بسیاری نشون دادن که در شرایط یکسان افراد ثروتمندتر یک جامعه شادتر هستند… منتها نکته ای که باید توجه کرد اینه که ثروتمندان در مقام مقایسه به دنبال ثروت هستند… یعنی هر فرد خودش رو با هم ترازهای خودش مقایسه می کنه… پس اگه همه با هم میزان درآمد رو کاهش بدیم احتمالا تغییری در میزان شادی نخواهد کرد… و از اون مهمتر اینکه میزان بیکاری کم خواهد شد… چون با کم کار کردن افراد تمام وقت فرصت برای کار کردن افراد بی کار فراهم میشه… حالا راسل در دفاع از استدلالش توی این کتاب دلیل آورده که ما میخوایم اونها رو بیشتر بشناسیم.
خرید کتاب با بهترین قیمت
توی این سرنخ سراغ کتاب «هرگز سازش نکنید» رفتم.
نویسنده این کتاب آقای واس بیشتر از ۱۵ سال توی افبیآی آمریکا… کار مذاکره برای آزادسازی گروگان ها در نقاط مختلف جهان رو به عهده داشته… به گفته خودش افبیآی همیشه دهها هزار مامور داره اما در مورد آدم رباییهای بین المللی فقط یه مذاکره کننده اصلی داره… اونم ایشون هست… بعد از تجربه فراوان توی این حوزه ادعا میکنه که در واقع آدم ربایی هم یه جور کسبوکاره برای رسیدن به بهترین قیمت… برای همین هم تصمیم میگیره این کتاب رو بنویسه تا همون نکات و تجربههایی که توی مذاکره با گروگان گیرها رو به دست آورده در اختیار بیزینسمن ها بذاره تا اونا هم بتونن توی کسبوکارشون ازش استفاده کنن. توی این قسمت قراره به ۱۰ نکته ای که ایشون از این مذاکرات با گروگان گیرها یاد گرفتن صحبت کنیم.
خرید کتاب با بهترین قیمت
سایت صندوق سرمایهگذاری اجوتک
صفحه اینستاگرام صندوق سرمایهگذاری اجوتک
توی این سرنخ سراغ کتاب «چگونه در مورد کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟» رفتم.
احتمالا برای خیلی هامون پیش اومده… توی یه جمع نشستیم … یهو یه نفر میگه مثلا کتاب شتر صورتی که از رود نیل فرار کرد و ناپدید شد رو خواندین؟ بعد ما هم این اشتباه رو کردیم و اقرار کردیم که این کتاب رو نخواندیم… بعد طرف گفته واااا مگه میشه؟؟؟ تو چه جور کتاب خوانی هستی که کتاب شتر صورتی که از رود نیل فرار کرد و ناپدید شد رو نخواندی؟؟؟؟ بعد همهمون اشتباه دوم رو مرتکب شدیم و جواب دادیم درسته این کتاب رو نخواندم اما خوب به جاش چیزهای دیگهای خواندم و همین توضیح منطقی کافی بوده تا مورد هجمه سنگینی از اتهامات و انتقادات قرار بگیریم.
خوب حالا با یه سری از این کتاب ها اصلا نمیشه فاز مطالعه گرفت… یا ممکنه اصن به سلیقهمون نخوره … اما بعضیهاشون رو واقعا دوست داشتیم بخوانیم اما فرصتش نبوده… یا اصن از توانمون خارج بوده… برای نمونه خود من…. کتاب بر باد رفته یا بینوایان جز آثاری بوده که من دوست داشتم بخوانم اما شخصا در توانم نیست کتابهایی با این تعداد صفحه رو بخوانم… اصن اعصابم نمی کشه… با این وجود دنبال یه راه حل میگشتم که حداقل یه درکی از این کتابها و کتابهای مشابهی که به یه دلیلی نمیتونم بخوانم اما ایده اصلیش رو دوست دارم بدونم داشته باشم… تا به این کتاب پییر بایر برخوردم و خوب با راه حلهاش نجات پیدا کردم… دیدم تجربه و دانش این کتاب میتونه موضوع خوبی برای به اشتراک گذاشتن توی یکی از اپیزودهای پادکست سرنخ باشه.
سایت صندوق سرمایهگذاری اجوتک
صفحه اینستاگرام صندوق سرمایهگذاری اجوتک
توی این سرنخ سراغ کتاب «مصیبتهای شاغل بودن» رفتم.
خرید کتاب از طاقچه
پادکست نیماتودی
The podcast currently has 16 episodes available.