چند هفته پیش به خودم نگاه کردم و متوجه شدم که دارم همون فشار و استرسی رو
تحمل میکنم که خیلی از آدمهایی که حس عقبافتادگی میکنن تجربه میکنن. به خودم
گفتم: "واقعاً دارم چیکار میکنم؟"
من باید هر هفته بین ۵۰ تا ۶۰ ساعت درس بخونم و همزمان روی کانال یوتیوب و
صفحه اینستاگرامم کار کنم. این یعنی وقتی برای استراحت، دوستان، یا حتی کمی آرامش
برای خودم باقی نمیمونه. حتی هماهنگ کردن یه استراحت کوتاه یا یه برنامه ساده،
مثل قهوه خوردن با یه دوست، شبیه برنامهریزی برای یه پروژه عظیم به نظر میرسه.
گاهی حس میکردم که با وجود تمام این تلاشها، باز هم از چیزی عقب افتادم.
انگار دارم توی یه مسابقه بیپایان میدوم که هیچ وقت خط پایانی نداره. فشار و
استرس کمکم داشت به ناامیدی تبدیل میشد. این وضعیت باعث شده بود که بخوام دوباره
همه چیز رو از نو نگاه کنم و بفهمم کجای کار اشتباه میکنم.
برای اینکه از این حس عقبافتادگی بیرون بیام، نشستم و روشهایی که برای
مدیریت زمان، درس خوندن، و پیشرفت شخصی دارم رو بررسی کردم. فهمیدم اشتباهات بزرگی
دارم که دقیقاً همون چیزاییه که خیلیها تو شرایط مشابه انجام میدن. این اشتباهات
باعث میشه با وجود تلاش زیاد، نتیجهای که میخوای به دست نیاری.
تو این
پادکست میخوام دیدگاهی که به خودم کمک کرد رو با شما به اشتراک بذارم. این دیدگاه
طرز فکرم رو درباره جبران عقبافتادگی و مدیریت کارا و زندگیم عوض کرد. من اسم این
دیدگاه رو گذاشتم «پلکان بینهایت