شماره (٠٤٣) - ٢٦ مهر ماه ١٣٨٩
دفتر اول - ابیات ٢٧٥٢ تا ٢٨٠٠
نقش درویش است او، نی اهل نان
نقش سگ را تو مینداز استخوان
فقر لقمه دارد او، نی فقر حق
پیش نقش مرده ای، کم نه طبق
ماهی خاکی بود، درویش نان
شکل ماهی، لیک از دریا رمان
عاشق تصویر و وهم خویشتن
کی بود از عاشقان ذوالمنن
عاشق آن وهم اگر صادق بود
آن مجازش، تا حقیقت می کشد
بر سماع راست، هر کس چیر نیست
لقمه هر مرغکی انجیر نیست
خاصه مرغی، مرده ای، پوسیده ای
پر خیالی ، اعمیی ، بی دیده ای
فرق میان آنکه درویش است به خدا و تشنه خدا و میان آنکه درویش است از خدا و تشنه غیر است