این روایت مزین به گزیدهای از قطعه یادگار دوست استاد شهرام ناظری که رباعیات جناب مولانا را خواندند،میباشد . ضبط و ویرایش صدا هنر علیرضا خان کلاهدوز
راجع به انتخاب درد از جانب جوانمرد قبلا پرسیده بودید و من جوابی نداشتم و به مناسبت تکرار چندین باره آن خودم رو موظف دانستم که تحقیق کنم و جواب دهم
با مطالعه ای که در آثار عارفان و مقالات مرتبط با درد در نگاه عارفان کردم . عارف نه تنها از درد گریزان نیست بلکه دنبال درد هم میرود .
چنانچه مولوی در شعر خودش میگه
درد داروی کهن را نو کند
درد هر شاخ ملولی خو کند
کیمیای نو کننده دردهاست
کو ملولی آن طرف که درد خاست
هین مزن تو از ملولی آه سرد
درد جو و درد جو و درد درد
و البته این درد لزوما درد جسمانی یا روحی نیست بلکه گاهی به دغدغه معنی شده و آدم بی درد یا بی غم در زندگی روز مره خودمون هم نهی شده
ولی همان درد جسمانی و ریاضت هم راههای سلوک و توجه عارف به خداست چون عارف را
از سرمستی و حواس پرتی و لذت گرایی دور
میکند و جذب خدا میکند
ولی مواردی که عارفان در جستجوی دردند
ا غم لذت وصال را افزون میکند
۲ درد عارف را از چشم زخم دور میکند
۳ موجب بیداری فرد از غفلت می شود ۴ درد باعث پالایش روح میشود
۴ درد موجب نزدیکی به خدا و در نهایت به شادی می انجامد درد موجب توجه خدا و باز شدن درب صندوقچه اسرار الهی است
۵ درد گشاینده باب رحمت خداست
۶ درد را آزمون الهی میدانند و کسی که سرافراز از آن بیرون بیاید نزد خدا عزیز تر است
پس در نهایت عارفانی چون مولوی و عطار و شیخ ابوالحسن خرقانی معتقدند خداوند از روی محبت درد می بخشد تا غافلان بیدار ، آگاهان آگاه تر و محبان محبوب تر شوند