
Sign up to save your podcasts
Or


▨ نام شعر: کجای جهان بگذارمت؟ (چکامهی کیهانی، غربت)
▨ شاعر: منوچهر آتشی
▨ با صدای: منوچهر آتشی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــ
کجای جهان بگذارم ات
تا زیباتر شود آنجا؟
ستاره به ستاره
به جادوی ذهن و بال شهاب
گرداندهام
کاکل گلبویت را
به هر ستاره
تاری دادهام
طُرّهای به هر منظومه
به هر کهکشان دستهای
به کیهان
عطری دادهام
که میگردد گیج
گرد خویش
کوچه به کوچه رفتهام
شهر به شهر
دیار به دیار
نامات را
به یاد هر پنجره آوردهام
به یاد هر چارراه
به یاد هر بندر
و فرودگاه
تا نظام یافته
آشناییها
نظام یافته
تپشها
و جهانی شده
زبان ِاندوه
برگ به برگ
بردهام طراوت رخسارت را
با بال پروانه و تار موی نسیم
درخت به درخت
و جنگل به جنگل
و سبزینهی جانت را
قسمت کردهام
میان خشکهای جهان
تا جان یافته باشد هر چیز
و ایستاده باشد هر چیز
کمربسته
برابر بلندای خُرّمت
کجای جهان بگذارمت
تا زیباتر شود آنجا؟
برگ به برگ و ساقه به ساقه
به باغهای جهان دادهام
نامت را
و چشمانت را
به آسمان دادهام
تا ببینی مرا هم
که نمیبینم جز تو را
با هزار چشم و هزار ستارهی مَساماتم
در کوره راه ِ گندم
آن جفت شادبال ِ سبک پا را میبینی؟
آن جفت ِ بال در بال
که در گذار ِ خود
گلبرگهای سرخ شقایق را
مثل هزار گلهی پروانه
از خواب ِ سرخ ِ رنگ
بیدار میکنند؟
آن زائران مشهد ِ دیدار
آن آهوان رعنا
آن جفت پارسا را میبینی؟
اینجا ولی هنوز
از انبوه وهم خویش
چشم مرا به حیرت میکاوی
و در کویر دور نگاهم
طرحی به جز گریز نمییابی
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
By Schahrouz Kabiri5
33 ratings
▨ نام شعر: کجای جهان بگذارمت؟ (چکامهی کیهانی، غربت)
▨ شاعر: منوچهر آتشی
▨ با صدای: منوچهر آتشی
▨ پالایش و تنظیم: شهروز
ــــــــــــــ
کجای جهان بگذارم ات
تا زیباتر شود آنجا؟
ستاره به ستاره
به جادوی ذهن و بال شهاب
گرداندهام
کاکل گلبویت را
به هر ستاره
تاری دادهام
طُرّهای به هر منظومه
به هر کهکشان دستهای
به کیهان
عطری دادهام
که میگردد گیج
گرد خویش
کوچه به کوچه رفتهام
شهر به شهر
دیار به دیار
نامات را
به یاد هر پنجره آوردهام
به یاد هر چارراه
به یاد هر بندر
و فرودگاه
تا نظام یافته
آشناییها
نظام یافته
تپشها
و جهانی شده
زبان ِاندوه
برگ به برگ
بردهام طراوت رخسارت را
با بال پروانه و تار موی نسیم
درخت به درخت
و جنگل به جنگل
و سبزینهی جانت را
قسمت کردهام
میان خشکهای جهان
تا جان یافته باشد هر چیز
و ایستاده باشد هر چیز
کمربسته
برابر بلندای خُرّمت
کجای جهان بگذارمت
تا زیباتر شود آنجا؟
برگ به برگ و ساقه به ساقه
به باغهای جهان دادهام
نامت را
و چشمانت را
به آسمان دادهام
تا ببینی مرا هم
که نمیبینم جز تو را
با هزار چشم و هزار ستارهی مَساماتم
در کوره راه ِ گندم
آن جفت شادبال ِ سبک پا را میبینی؟
آن جفت ِ بال در بال
که در گذار ِ خود
گلبرگهای سرخ شقایق را
مثل هزار گلهی پروانه
از خواب ِ سرخ ِ رنگ
بیدار میکنند؟
آن زائران مشهد ِ دیدار
آن آهوان رعنا
آن جفت پارسا را میبینی؟
اینجا ولی هنوز
از انبوه وهم خویش
چشم مرا به حیرت میکاوی
و در کویر دور نگاهم
طرحی به جز گریز نمییابی
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

7,916 Listeners

2,069 Listeners

1,064 Listeners

1,159 Listeners

427 Listeners

13 Listeners

56 Listeners

479 Listeners

2,949 Listeners

17 Listeners

21 Listeners

669 Listeners

45 Listeners

0 Listeners