
Sign up to save your podcasts
Or


همه چیز با یه تماس شروع شد. عصر یکی از روزهای مرداد سال ۱۳۷۰، یه مامور پلیس وارد خونهای تو حومهی سورِن پاریس شد. خبری از بختیار نبود. آخرین نخستوزیر شاه، مردی که روزی روی صندلی قدرت نشسته بود، چند روزی میشد که تلفن هاش بیجواب مونده بود. وقتی در رو شکستن، صحنه وحشتناکی دیدن. دو جنازه، یکیش سلاخی شده افتاده بودن کف خونه. اولی بختیار بود؛ اون یکی دستیار وفادارش، سروش کتیبه. گلو و رگای دستایِ بختیار رو بریده بودن و بوی تعفن شدید، هوا رو سنگین کرده بود. جنازه ها، تو گرمای تابستون اون سال باد کرده بودن. و این، پایان قصهی مردی بود که درست وسط انقلاب ایستاده بود، وقتی که همه داشتن فرار میکردن… .
تماشای نسخه تصویری این اپیزود
یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!
همانطور که در بخش صوتی پادکست، در هر نیمه از ماه، یک اپیزود جدید در اختیارتون قرار میدهیم، در بخش تصویری هم، ویدئوکستهای جدید را شنبه و چهارشنبه هر هفته منتشر میکنیم.
youtube.com/@Ravkadeh
اسپانسر این قسمت:
- ارائه دهندهٔ چکاپهای ژنتیکی مای اسمارت ژن | وبسایت مای اسمارت ژن
پشتیبانی و حمایت مالی:
- حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دلخواه | لینک حمایت
منابع این قسمت:
- کتاب یکرنگی
- کتاب پرواز در ظلمت
- کتاب خاطرات شاپور بختیار
- کتاب تجربه دولت بختیار
- کتاب پرواز مرغ طوفان
- کتاب منِ ایرانی، جاسوس سیا و موساد
- مستند داستان زندگی آخرین نخست وزیر
- مستند پدرم شاپور
- مستند قتل در خانه امن
آثار موسیقی این قسمت:
- آلبوم به خاطر سنگ فروشی که مرا به تو می رساند | استاد فردین خلعتبری
- آلبوم ماجرای نیمروز | استاد حبیب خزایی فر
- آلبوم ایستاده در غبار | استاد حبیب خزایی فر
- ترانه اسیر شب | فرهاد مهراد
رزرو خدمات اسپانسری و همکاری 🤝🏻
ایده پرداز و راوی:
- محمدعلی نامه ای | من رو در لینکدین دنبال کنید
پادکست راوکده در شبکه های اجتماعی:
یوتیوب ⦁ تلگرام ⦁ اینستاگرام ⦁ لینکدین ⦁ توییتر
🌐 وب سایت رسمی: [ravkadeh.ir]
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.
By Ravkadeh Podcast4.3
364364 ratings
همه چیز با یه تماس شروع شد. عصر یکی از روزهای مرداد سال ۱۳۷۰، یه مامور پلیس وارد خونهای تو حومهی سورِن پاریس شد. خبری از بختیار نبود. آخرین نخستوزیر شاه، مردی که روزی روی صندلی قدرت نشسته بود، چند روزی میشد که تلفن هاش بیجواب مونده بود. وقتی در رو شکستن، صحنه وحشتناکی دیدن. دو جنازه، یکیش سلاخی شده افتاده بودن کف خونه. اولی بختیار بود؛ اون یکی دستیار وفادارش، سروش کتیبه. گلو و رگای دستایِ بختیار رو بریده بودن و بوی تعفن شدید، هوا رو سنگین کرده بود. جنازه ها، تو گرمای تابستون اون سال باد کرده بودن. و این، پایان قصهی مردی بود که درست وسط انقلاب ایستاده بود، وقتی که همه داشتن فرار میکردن… .
تماشای نسخه تصویری این اپیزود
یوتیوب راوکده: حالا هر هفته 2 ویدئوکست جدید!
همانطور که در بخش صوتی پادکست، در هر نیمه از ماه، یک اپیزود جدید در اختیارتون قرار میدهیم، در بخش تصویری هم، ویدئوکستهای جدید را شنبه و چهارشنبه هر هفته منتشر میکنیم.
youtube.com/@Ravkadeh
اسپانسر این قسمت:
- ارائه دهندهٔ چکاپهای ژنتیکی مای اسمارت ژن | وبسایت مای اسمارت ژن
پشتیبانی و حمایت مالی:
- حمایت مالی ریالی، ارزی با مبلغ دلخواه | لینک حمایت
منابع این قسمت:
- کتاب یکرنگی
- کتاب پرواز در ظلمت
- کتاب خاطرات شاپور بختیار
- کتاب تجربه دولت بختیار
- کتاب پرواز مرغ طوفان
- کتاب منِ ایرانی، جاسوس سیا و موساد
- مستند داستان زندگی آخرین نخست وزیر
- مستند پدرم شاپور
- مستند قتل در خانه امن
آثار موسیقی این قسمت:
- آلبوم به خاطر سنگ فروشی که مرا به تو می رساند | استاد فردین خلعتبری
- آلبوم ماجرای نیمروز | استاد حبیب خزایی فر
- آلبوم ایستاده در غبار | استاد حبیب خزایی فر
- ترانه اسیر شب | فرهاد مهراد
رزرو خدمات اسپانسری و همکاری 🤝🏻
ایده پرداز و راوی:
- محمدعلی نامه ای | من رو در لینکدین دنبال کنید
پادکست راوکده در شبکه های اجتماعی:
یوتیوب ⦁ تلگرام ⦁ اینستاگرام ⦁ لینکدین ⦁ توییتر
🌐 وب سایت رسمی: [ravkadeh.ir]
Hosted on Acast. See acast.com/privacy for more information.

10,077 Listeners

7,875 Listeners

837 Listeners

1,056 Listeners

368 Listeners

253 Listeners

250 Listeners

1,151 Listeners

473 Listeners

346 Listeners

2,939 Listeners

56 Listeners

148 Listeners

497 Listeners

59 Listeners