این قسمت کوتاه فهمیده‌ی من از فصل هشت این کتاب هست.

تو این قسمت از این صحبت کردیم که اضطراب مرگ چیه، از چه ترس‌های کوچک‌تری تشکیل شده و چطور اندیشیدن به مرگ می‌تونه زندگی ما رو غنا ببخشه.

در این قسمت کامران از کتاب Switch برامون حرف می‌زند و از اینکه چطور می‌تونیم یک تغییر اساسی ایجاد کنیم، وقتی تغییر خیلی مشکل به‌نظر میاد.

در این کتاب از روش‌هایی گفتیم که باهاشون گاهی آدم‌ها می‌تونن رومون اثر بذارن و کاری کنن که به خواسته‌هاشون "بله بگیم". همینطور از این حرف زدیم که "چطور نه بگیم" و حقه‌ها رو شناسایی کنیم.

در این قسمت از زبان یالوم و چند روانشناس دیگه، به مفهوم تصمیم و رابطه‌اش با آرزو و خواستن پرداخته‌ام.

این قسمت روایتی شنیدنی‌ست از بهنوش در باب یکی از افسانه‌های قدیمی یونان راجع به ادیپ. بهنوش برایمان از تراژدی حرف می‌زند و ما را با ساختار نمایشنامه و اجرای نمایش در یونان قدیم آشنا می‌کند.

زندگی در اروپای شرقی پس از کمونیسم

در این قسمت خلاصه‌ای از کتاب را از زبان یلدا می‌شنویم. یلدا می‌گوید: "اگر قهرمان‌سازی‌های ساختگی آمریکایی را کنار بگذاریم، من با خواندن داستان زندگی موری و حرف‌های او فکر می‌کنم او نه یک قهرمان، بلکه یک انسان معمولی فوق‌العاده است. انسانی که با وجود پستی‌ها و بلندی‌های زندگی، تا آخرین روز عمرش به کشف و بهبود خودش پرداخت."

در این قسمت، به راه‌ حل‌هایی برای رهایی از اضطراب منزلت پرداخته‌ایم. آلن دو باتن راه چاره را در که فلسفه، هنر، سیاست، مذهب و بوهمیا می‌بیند.

در این ۲۵ دقیقه، سعی‌ کرده‌ام خلاصه‌ای از آنچه را از کتاب اضطراب منزلت نوشته‌ی آلن دوباتن فهمیده‌ام با شما شریک شوم. قسمت اول به علت و ریشه‌های اضطراب نهفته در وجودمان حرف می‌زنیم، اینکه چرا آنچه دیگران درموردمان فکر می‌کنند برایمان مهم است. قسمت بعدی به راه‌کارهای رهایی از این اضطراب می‌پردازیم.